نمازجمعه این هفته پاوه با حضور مردم متدین و مومن این شهر و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.
در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ نماز جمعه این هفته ۱۴۰۳/۰۲/۲۱ پاوه با حضور مردم متدین و مومن این شهر و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد
متن کامل خطبههای نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۳/۰۲/۲۱ شهر پاوه
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله ثم الصلاة والسلام علی رسولالله و علی آله و صحبه و من والاه و لا حول و لا قوة الا بالله
السلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
از محضر خداوند بزرگ و مهربان برای تکتک شما برادران عزیز و خواهران محترم که در مسجد حضور دارید و تمامی عزیزانی که خطبۀ بنده را گوش میدهند، درخواست عزت و سلامتی و توفیقات و سعادت دارم.
عزیزان من؛ در خطبههای جمعۀ امروز ۳ مطلب و چهار یادآوری خیر و مفید را به عرض میرسانم، ۱-به استناد آیۀ ۱۵ سورۀ مبارکۀ ملک از زمین خوب استفاده کنیم ۲- یک توصیۀ رسولالله در خصوص ارزش طبیعت و احترام به زمین ۳- جملهای از یکی از بزرگان ۴-(چهار یادآوری خیر و مفید؛ ۱- حجاب ۲-گرانی سرسامآور اجناس در بازار پاوه ۳-سفر جناب آقای نچیروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان به کشورمان ۴-مسیر غزۀ مظلوم و فلسطین محروم)
بحث اول: به استناد آیۀ ۱۵ سورۀ مبارکۀ ملک از زمین خوب استفاده کنیم
جملهای خدمتتان عرض میکنم که به نظرم یکبار دیگر آن را بیان کردهام؛ یکبار مرحوم آیتالله شهید صدوقی به پاوه تشریف آورد ما را دعوت کرد به یزد برویم. در تابستان سال ۶۰ به سمت یزد به راه افتادیم بهاتفاق چند نفر از ماموستایان با یک خودروی لندرور قدیمی تا اردکان و سپس میبد رفتیم تا به یزد رسیدیم و گرمای کویر و خشکی مسیر و گردوخاک و گرمای بیشازحد بلایی سر ما آورد که تا آن زمان ندیده بودیم و نزدیک بود ما را از پای درآورد وقتی برگشتیم در شبانکاره به راننده گفتم بأیست تا این درختان را ببوسم که خدای بزرگ چه طبیعتی به ما داده اما قدرش را نمیدانیم.
امسال در منطقۀ ما بارش و رحمت الهی زیاد بوده که مستوجب سپاس و شکر یزدان است. تا دیروز در شهرستان پاوه نزدیک به هزاروصد میلیمتر باران باریده است که ۳۰۰ میلیمتر بیشتر از بارش سالهای گذشته است و در بعضی جاها موجب خسارت شده است اما در منطقۀ ما هیچ خسارتی نداشته است. پس ما اهل ایمان و اهل نماز باید شاکر باشیم. اگر شاکر نباشیم ضرر میکنیم.
خداوند بزرگ و مهربان در معرفی خود خطاب به بنیآدم میفرماید: من کرۀ زمین را برای شما رام و تسلیم کردهام تا در آن زندگی و کشاورزی و حیوانداری و باغداری کنید و سفر نمایید ولی خالق خود را هم شکر کنید. من بهعنوان پروردگار نیازی به شکر شما ندارم ولی شکر یک نوع انصاف است یعنی اگر شما شکر کردید، اهل انصاف هستید.
خداوند بزرگ و مهربان در آیۀ ۱۵ سورۀ مبارکۀ مُلْک میفرماید: در این زمین که برای شما خلق کردهام زندگی و کار کنید ولی بدانید که روزی از روزها از این دنیا و از این زمین خداحافظی میکنید و به زیر خاک برمیگردید، یعنی جای شما هم روی خاک و هم زیر خاک است پس تا روی خاک هستید، زیر خاک را از یاد نبرید. «هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِنْ رِزْقِهِ ۖ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ» من پروردگاری هستم که زمین را برای شما آماده کردهام تا در آن زندگی کنید در روی زمین سفر کنید و از کوهها و دشتها و طبیعت زیبای آن بهره بگیرید و از رزق حلالی که در زمین در اختیار شما گذاشته شده است استفاده کنید ولی بدانید که در آینده به زیر خاک برمیگردید.
خداوند متعال به ما امر فرموده است که به زمین احترام بگذاریم و به درختان هم قسم یاد کرده و میفرماید: «وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ» پس دستور دیگر خداوند این است در کنار طبیعت به درختان هم احترام بگذاریم.
برادران و خواهران ایمانی بهعنوان نتیجۀ این بحث عرض میکنم: امسال برای کسانی که دلخوش هستند و مریض و گرفتار ندارند، به نسبت سالهای گذشته بهاری رنگین داریم؛ اما برای کسانی که گرفتار و مریضاند بهار برای آنان لذتی ندارد. ولی بهار نعمت الهی است و ما باید به طبیعت احترام بگذاریم و درختان را قطع نکنیم و زمین را آلوده نکنیم و در استفاده از طبیعت خداوند را از یاد نبریم. ولی به خدا قسم غافلیم.
مطلب دوم: یک توصیۀ رسولالله در خصوص ارزش طبیعت و احترام به زمین
پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «إِذا قامَتِ السّاعَةُ عَلیٰ أَحَدِکُم و في یَدِهِ فَسیلَةٌ فَلْیَغْرِسها» هرزمانی اعلام شد قیامت آمده است، اگرهرکدام از شما درختی در دست دارید، آن را بکارید.
وقتیکه شیپور قیامت زده شود و ما بدانیم لحظاتی به قیامت نمانده است و زمین تخت میشود، ( آن پیامبر عزیز (ص) بهعنوان ارزش به طبیعت ) میفرماید: در آن لحظه طبیعت را از یاد نبرید چون طبیعت علامت قدرت پروردگار است اگر در آن نهالی در دست دارید، آنرا غرس کنید و بکارید.
شما گمان نکنید این طبیعت بهاری امری ساده است و از کنار آن بهسادگی رد نشوید. سه ماه پیش هیچ درختی برگی نداشت و گیاه سبزی دیده نمیشد و همه مرده بودند اما امروز همه آنها زنده شدهاند پس ما هم بعد از مرگ زنده میشویم. یکی از پیامهای زمین و بهار و تابستان و پاییز و زمستان مرگ و زندگی است لذا ما نباید قیامت و زنده شدن را از یاد ببریم و به زمین احترام بگذاریم که روی آن داریم زندگی میکنیم و بعد از مرگ هم به زیر آن میرویم.
مطلب سوم: جملهای از معلم اخلاق شیخ عبدالقادر گیلانی
شیخ عبدالقادر گیلانی میفرماید: کرامت و صداقت و دلپاکی من را به این مرتبه رسانده است. این بزرگوار اهل گیلان بود و در گیلان زندگی کرده است. پدرش را از دست داده و مادرش او را به خواندن علوم دین توصیه کرده و او را برای خواندن به بغداد که در آن زمان مرکز علم بوده، راهی کرده و به او ۴۰ دینار داده است. در نقلقولی آمده است که ۴۰ دینار را در جیبش گذاشته است اما آنچه را من در روایات دیدهام این است که پول را در عصایش گذاشته است تا خرج تحصیلش کند و به فرزندش توصیه کرده هیچگاه دروغ نگوید.
در نزدیکی قصر شیرین کرمانشاه راهزنان به کاروان آنان حمله کردند و یکییکی هر چه داشتند بهزور از آنان گرفتند. نوبت به عبدالقادر گیلانی رسید که آن زمان نوجوانی بین ۱۶ تا ۱۷ ساله بود. راهزنان به او گفتند: چه همراه خود داری؟ گفت ۴۰ دینار همراه خود دارم و آن را در عصایم گذاشتهام. راهزنان خیلی تعجب کردند و او را پیش رئیس خود بردند.
رئیس راهزنان سؤال قبلی را تکرار کرد و بازهم شیخ عبدالقادر جملۀ خود را تکرار کرد و گفت: ۴۰ دینار همراه دارم که در داخل این عصا است. عصا را باز کردند و پول را بیرون آوردند. رئیس راهزنان از صداقت شیخ عبدالقادر خیلی تعجب کرد و گفت: ما که از جای پول خبر نداشتیم رمز اینکه جای پولت را به ما گفتی چه بود؟ عبدالقادر گیلانی گفت: مادرم این پول را در عصایم گذاشته است و به من هم توصیه کرده و گفته: پسرم در زندگی هیچوقت دروغ نگو. من به توصیۀ مادرم عمل کردهام و پول هم برایم مهم نیست. رئیس دزدها مات و مبهوت شد و گفت: تو به توصیۀ مادرت عمل کردی و دروغ نگفتی درحالیکه پروردگار من به من میگوید دزدی نکن اما همچنان دزدی و سرقت میکنم. عهد می بندم از تو درس بگیریم و از این تاریخ به بعد دزدی نکنم و از عمل خود توبه خواهم کرد.
سایر افراد هم خطاب به رئیس خود گفتند: ما هم از این لحظه توبه میکنیم و دست از دزدی و سرقت برمیداریم.
این بزرگوار میفرماید: «ما وَصَّلْتُ إلیٰ اللهِ بِقیامِ الَّیلِ وَ لا صیامِ النَّهارِ و لا دراسَةِ العِلمِ و لٰکِنْ وَصَلْتُ إِلَیٰ اللهِ بِالکَرَمِ والتَّواضعِ وَ سَلامَةِ الصُّدُرِ» نماز شب و روزۀ روز و نشر علم اگر چه همه مفیدند ولی مرا به این مرحله از معنویت نرساندند آنچه من را به پلههای معنویت رساند برخورد خوب و مهربانی با مردم بود؛ همچنین در حد توان گذشت داشتم و در سینهام نسبت به مسلمانان بغض و کینه وجود نداشت.
یادآوریها:
یادآوری اول: اشارهای به حجاب
این حجاب چیست که اگر در خیابان یک مأمور به خانمی تذکر بدهد حجابش را رعایت کند، اینهمه هیاهو در دنیا به پا میشود؟ این خانمها یا مسلماناند و یا مسلمان نیستند. اگر مسلماناند همانگونه که نماز بر آنان واجب است، حجاب هم یک امر واجب است و باید حجاب خود را رعایت کنند، اگر به شناسنامه مسلمان اما در عقیده ضعیفاند یا ایمان ندارند و لائیک و غیرمسلمان هستند، حکومت وظیفه دارد به آنان تذکر بدهد.
رعایت نظم و ادب و حرمت یک امر مهم است همچنانکه اگر رانندهای در بازار تخلف کند و یا ایجاد آلودگی صوتی نماید، مأموران به او تذکر میدهند و وی را جریمه میکنند، یک خانم هم وقتی حجاب را رعایت نمیکند، هنجارشکنی کرده و باعث اذیت خود و دیگران میشود و باید به او تذکر داده شود.
قرآن کریم در آیۀ ۵۹ سورۀ مبارکۀ احزاب میفرماید: «فَلَا يُؤْذَيْنَ» زنان نباید بدون حجاب در انظار عمومی دیده شوند چون هم سبب آزار و اذیت خود و هم سبب آزار و اذیت خود و دیگران میشوند.
طبیعتاً وقتیکه زنی با پوشش غیرمعقول بیرون برود هم او را نگاه میکنند و هم به او طمع مینمایند و هم سبب مصیبت برای شهر و خانوادۀ خود میشود
در نزدیکی منزل ما مدرسۀ دخترانه قرار دارد. سه روز پیش جلو منزل بودم حدود ۱۵ دختر دبستانی آمدند که ۲ نفرشان مقنعه به سر نداشتند ولی بقیه محجبه بودند. به آنها گفتم: بأیستید با شما کار دارم. همگی ایستادند و آن دو دختر هم که مقنعه به سر نداشتند مقنعۀ خود را سرشان کردند. به آنان گفتم: مگر شماها اهل پاوه نیستید؟ همگی گفتند: بله اهل پاوه هستیم. گفتم مگر پدر و مادر شما مسلمان نیستند؟ گفتند: بله
گفتم: اگر شما در این جامعۀ ما محجبه و عفاف داشته باشید، ارزش و قیمت و آبرویتان بیشتر است. شما در شهرستان پاوه زندگی میکنید، پاوه محل عرفان و ادب و دین و اخلاق و عفاف است مردانه شما هم حجاب خود را رعایت کنید و درست نشستوبرخاست نمایید.
روز چهارشنبۀ گذشته جمعی از مسئولان محترم کرمانشاه مهمان بنده بودند. به هجیج رفتیم. این مهمانان در کنار آبشار بل داشتند عکس یادگاری میگرفتند. بنده هم کنار جاده ایستاده بودم یک مینیبوس آمد که مسافرانش همگی خانم بودند و پیاده شدند یکی از آنان کاملاً محجبه بود و بقیه منظم نبودند و پوشش شان مناسب نبود. به آن زن محجبه گفتم: شما اهلکجایید؟ گفت: من فارس زبان و اهل تهران هستم. گفتم به خانمهای همراهت بگو: همانگونه که زمین منطقۀ ما بکر است، زنان ما هم سالماند، ترا به خدا باعث نشوید اخلاق آنان بد شود. گفت چشم و رفت.
به نظر بنده قسمتی از بیحجابی امروزه علی رغمی است و قسمتی دیگر هم به دلیل مخالفت با دین نیست ولی یک جریاناتی درست شده که آنان هم میخواهند خود را نشان دهند. اگر ما ماموستایان و معلمان یک مقدار بجنبیم مشکلی نداریم اما همۀ ما سکوت کردهایم پس طبیعتاً مشکل خواهیم داشت و امروزه پدران و مادران محترم، معلمین محترم و ماموستایان عزیز شانه خالی کردهایم اگر ما کمی جلو بیاییم در مسئلۀ حجاب مشکلی نخواهیم داشت.
یادآوری دوم: گرانی سرسامآور اجناس در پاوه
جمعه و شنبۀ گذشته تعطیل بود. طبیعتاً کسانی که بار میوه میآورند، روزهای پنجشنبه این کار را انجام داده بودند چون میدانستند دو روز تعطیل است. برادری که مورد وثوق است نزد بنده آمد و گفت: جمعه گوجه را کیلویی ۲۵ هزار تومان خریدهام اما همان گوجه را در روز شنبه ۳۵ هزار تومان خریدهام.
روز جمعه برای بنده آناناس را کیلویی ۳۵ هزار تومان خریداری کردهاند درحالیکه همان آناناس را روز شنبه کیلویی ۵۰ هزار تومان خریدهاند. چرا باید اینگونه باشد؟ آقای محترم، فروشندۀ عزیز، بازاری محترم؛ شما روز پنجشنبه بار میوه آوردهاید قطعاً بر روی هرکدام از میوهها کیلویی پنج تا ده هزار تومان سود در نظر گرفتهای آیا این مبلغ سود بس نیست؟ چرا در روز دوم برای همان میوه ۱۰ یا ۱۵ هزار تومان سود اضافهتر میگیری؟ آیا از خدا نمیترسی؟ ترسی نداری بابت این کار خداوند یک سیلی محکم به خود و خانوادهات بزند؟
علت این گرانی دو چیز است؛ بیانصافی فروشندگان و ضعف عقیده آنان و بیصاحبی و بیحساب و کتابی بازار؛
تعزیرات محترم میگوید: باید تخلف صورت بگیرد تا ما اقدام کنیم. از بنده ۱۰ هزار تومان اضافه گرفتهاند اگر شکایت کنم، باید ۵۰ هزار تومان ضرر کنم و شما نهایتاً جواب هم نمیدهید. مردم به این دلیل در شهر ما شکایت نمیکنند چون میدانند برای ۱۰ هزار تومان ضرر، ۱۰۰ هزار تومان میدوند و نتیجهای هم نمیگیرند. ولی باید کسی باشد در این شهر به مشکلات و گرانی نظارت و رسیدگی کند؟
مطلبی را میخواهم بیان کنم که قبلاً آن را به عرض شما رساندهام. یک نفر ایرانی در هند به یک قصابی رفت تا گوشت بخرد. دید قصاب بعد از هر بار فروش به مجسمه پشت سرش نگاه میکرد و چیزی میگفت. وقتی نوبت به ایرانی رسید گوشت را خرید و قبل از آنکه این فرد به مجسمه نگاه کند، از او دراینباره سؤال کرد. قصاب گفت: من بودائی هستم و این مجسمهٔ پشت سر من، مجسمۀ بوداست وقتیکه هر بار گوشت میفروشم رو به بودا میکنم و میگویم بودا تو شاهد باش که من در میزان و فروش خیانت نکردم. ما هم بهاندازۀ این شخص هندی بودائی غیرت داشته باشیم و از خدا بترسیم و سرمان را بلند کنیم و بگوییم خدایا تو شاهد باش سود معقول خود را از این جنس دریافت کردهام ولی در معامله خیانت نکردهام و کلاه سر مردم نگذاشتهام.
یادآوری سوم: سفر جناب آقای نچیروان بارزانی به کشورمان
شاید جماعتی که اهل سیاست نیستند، این مسائل برایشان مهم نباشد ولی ما که داخل سیاست هستیم، این مسائل را مهم تلقی میکنیم.
در طی هفتۀ گذشته رئیس اقلیم کردستان عراق جناب آقای نچیروان بارزانی به کشورمان سفر کرد و با چند نفر از مسئولان مملکت ازجمله مقام معظم رهبری، ریاست محترم جمهور، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی و سرلشکر پاسدار جناب آقای سلامی فرماندۀ محترم سپاه پاسداران دیدار کرد. بنده بهشخصه خوشحال شدم و گفتم: این سفر یک سفر حکیمانه و ارزشمند بود بخصوص دیدار آقای بارزانی با رهبر انقلاب اسلامی که یک دیدار خصوصی بود بسیار مهم بود. تاریخ ثابت کرده است زندگی با جنگ و آشوب معنایی ندارد و با آشتی و برادری و محبت معنا پیدا میکند.
برادران ما در اقلیم کردستان شاهدند بعد از پیروزی انقلاب و حتی قبل از پیروزی انقلاب، ایران خانۀ دوم آنها بوده است.
بعد از جنگ کویت در یک مرحله ۴۵۰ هزار کرد شهرهای کرکوک و سلیمانیه و اربیل و حلبچه در مرز شوشمی به خاک جمهوری اسلامی و شهر ما آمدند و از پاوه تا کرمان شهرهای ایران پر از آوارگان عراقی شدند؛ ما مردم پاوه که همزبان و هممرز آنان بودیم مانند یک مهمان عزیز آنان را پذیرفتم. پس باید این مهماننوازیها فراموش نشوند.
مطلب بعدی این است که نباید اجازه داده شود تحریکات صورت گیرد و دشمنانی که کرد و ایران را نمیخواهند، بعضی حرکات انجام دهند. آقای نچیروان بارزانی بعد از بازگشت از سفر در هولیر (اربیل) مصاحبهای انجام داد که بسیار حکیمانه صحبت نمود.
باز تکرار میکنم ذات سفر مبارک بود و دوستان هر دو طرف خوشحال شدند و مخالفان هم قطعاً ناراحت هستند.
نکتهای خطاب به خودمان و برادران عراقی عرض میکنم؛ در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ انگلیس عراق را اشغال کرده بود. مرحوم ملک محمود برزنجی با جمعی از نیروهای خود با انگلیسیها در حال مبارزه بود.
یک زمستان کامل در غاری در پشت روستای دزلی مریوان بودند که ماموستا مردوخ هم آن را در کتاب تاریخ خود آورده است. در بهار سال بعد به جهت مبارزه با انگلیس به سمت عراق به راه افتادند، در روستای درگاشیخان مریوان خانمی جلوی آنان را گرفت و گفت: جناب ملک محمود؛ تشریف بیاورید در منزل ما یک چایی بخورید.
ملک محمود به سبب کثرت همراهان، اجابت دعوت را به وقت دیگر موکول کرد اما این خانم همچنان بر حرف خود اصرار نمود. ملک محمود از آن بانوی محترمه درخواست مقداری نمک کرد، آن خانم رفت و نمک آورد و مقداری مصرف کرد و با مزه کردن نمک اعلام نمود از امروز نمکگیر و نمک خور شما هستم و تا هنگامیکه در قید حیات باشم احترام و تکریم شما در ذهنم محفوظ میماند که شما زنی باوفا و مهمانپذیر بودید. والله امروزه به حدی اوضاع بد شده است اگر ما یک تریلی نمک هم بخوریم آن را فراموش میکنیم.
پس برادران کرد ما در عراق میطلبد گذشتۀ خود را فراموش نکنند و نسبت به جمهوری اسلامی قدرشناس باشند. چون ما در طول تاریخ نسبت به آنان باوفا بودهایم. خودشان میدانند ما در این مسجد جشن رمضان و جشن قربان را در ایام آوارگی در کنار آنان بودهایم و قبل از آنکه به منزل خود برویم به دیدار آنان در اردوگاهها رفتهایم و گفتهایم عید ما همراهی آن آوارگان است پس انتظار داریم انشاءالله آنان همیشه سربلند باشند و انتظار داریم مسئولین محترم جمهوری اسلامی هم با حکمت با اقلیم کردستان عراق برخورد کنند. ما مرزدار هستیم و قطعاً اگر وضعیت آرام باشد، برای هر دو طرف لذتبخش است. انشاءالله عاقبت همه ما خیر و وضع ما بهتر شود.
یادآوری چهارم: ما و غزه مظلوم و فلسطین محروم
حماس با وساطت قطر و مصر و قسمتی از اطلاعات آمریکا (سیا) قبول کرد جنگ تمام و مصالحه شود تا مظلومان و محرومانی که در غزه و فلسطین زندگی میکنند، نفس راحتی بکشند. ولی تا این لحظه رژیم جنایتکار صهیونیست و آمریکا طرح آتشبس را قبول نکردهاند چون قبول آن را شکست دولت نتانیاهو و بیآبرویی صهیونیستها و آمریکا در دنیا میدانند.
شاید همۀ خانهها و مراکز بهداشت و درمان و بیش از ۱۱۲ باب مسجد در غزه ویران شدهاند اما مطمئناً همه بنا میشوند و آنان که شهید شدهاند نزد پروردگار سربلند هستند ولی اسرائیل در دنیا سرافکنده و خجالتزده شده است.
بارها گفتهام و بازهم تکرار میکنم پیروزی از آن مسلمانان و مردم مظلوم غزه است و شکست از آن صهیونیست جنایتکار است که ۸ ماه است خون زنان و کودکان بیگناه غزه و فلسطین را به زمین میریزد.
از خداوند متعال میخواهیم مردم مظلوم غزه را از دست اسرائیل جنایتکار نجات دهد.
امروز دوستان هلالاحمر مهمان ما هستند. هفتۀ هلالاحمر را هم به این دوستان تبریک عرض میکنم. خداوند این عزیزان را موفق کند بتوانند بیشتر در خدمت مردم باشند.
والسلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .