نماز جمعه این هفته پاوه با حضور مردم متدین و مومن، در محل مسجد جامع این شهر و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد.
در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ نمازجمعه این هفته ۱۴۰۱/۰۹/۱۸ پاوه با حضور مردم مومن و متدین پاوه در محل مسجد جامع و به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری اقامه شد
متن کامل خطبههای نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۱/۰۹/۱۸ شهر پاوه
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین ثم الصلاة والسلام علی رسول الله و علی آله و صحبه و من دعا بدعوته و سلّم تسلیماً
السلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
از خدای بزرگ و مهربان و صاحب جمعه و جماعت، عزت و سلامتی شما عزیزان و خانوادۀ محترمتان و تمامی کسانی که صدا بنده را میشنوند، خواهانم از خداوند درخواست میکنم به تکتک ما سربلندی و سعادت عطا نموده و از بلا و مصیبت و فتنه محفوظ فرماید.
عزیزان من؛ امروز بهصورت اختصار سه موضوع همراه با چهار یادآوری خدمتتان عرض میکنم. ۱- آیۀ ۲۱ سورۀ احزاب در خصوص اینکه زندگی بدون قدوه و رهبر زحمت و مشکل است. ۲-حدیثی از پیامبر بزرگوار اسلام (ص) ۳-جملهای از صلاح الدین ایوبی ۴- چند یادآوری خیر
🔴 بحث اول: آیۀ ۲۱ سورۀ احزاب
این آیه در کنار چند آیۀ دیگر از سورۀ احزاب بر پیامبر اسلام (ص) نازل شده است موضوع آیات در خصوص جنگ احزاب است. باملاحظۀ آیات قبل و بعد از آیۀ ۲۱ احزاب با یک واقعۀ مهم آشنا میشویم که در عصر پیامبر عزیز ما (ص) رخ داده است و قسمتی از تاریخ اسلام و سیرۀ رسولالله (ص) را به خود مشغول کرده است. باید ما بدانیم اصحاب رسولالله (ص) در آن حادثه چگونه عمل کردند و اگر ما نمیتوانیم صد درصد مثل آنها باشیم میتوانیم تا حدودی مثل آنها عمل کنیم.
در سال ۵ هجری و در ماه شوال بهصورت محرمانه از مکه به پیامبر عزیز ما (ص) در مدینۀ منوره خبر رسید که ابوسفیان نیروی زیادی از کفار و یهود و طوایف مختلف و احزاب و اقوام اطراف مکه را بسیج کرده و قصد دارد مدینۀ منوره را ویران و مسلمانان را نابود کند. مشرکان مکه چون در احد کمی توفیق یافته بودند، دچار غرور شده و گمان میکردند میتوانند این بار هم مدینه را تصرف کنند و مسلمانان را از بین ببرند.
پیامبر اسلام (ص) با شنیدن این خبر، اصحاب را جمع کرد. چون قرآن کریم به پیامبر اسلام (ص) امر فرموده «وَ شاوِرهُمْ في الأَمرِ» با یاران و شاگردانش مشورت نمود. پیامبر عزیز ما (ص) خطاب به یاران خود فرمود: کافران مکه یک سپاه تادندانمسلح را آماده کردهاند و قرار است عنقریب به مدینه حمله کنند اظهارنظر شما مفید است، در مقابل حمله دشمن چکار کنیم؟ هر کس پیشنهادی داد و در میان آن پیشنهادها، پیشنهاد حضرت سلمان فارسی (رض) مورد تأیید قرار گرفت. سلمان عرض کرد یا رسولالله (ص)؛ در فارس هرگاه دشمن قصد داشت ما را مورد حمله قرار دهد، اطراف شهر و روستاهای خود خندق ایجاد میکردیم. قضیه خیلی مورد استقبال قرار گرفت. در این لحظه مهاجرین و انصار گفتند: «سلمانُ مِنّا» ولی پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «سلمانٌ مِنا اهلَ البیت» سلمان از اهلبیت من است.
سه هزار نفر از مدینه به راه افتادند و در مسیر موردنظر خندق ایجاد کردند و حسب گفتۀ تاریخ ۲۵۰۰ متر یا دو و نیم کیلومتر خندق کَندند که عرض خندق بین ۵ تا ۶ متر و عمق آن نیز بیش از ۳ متر بود.
با اتمام خندق، نیروی کفر که حسب گفتۀ تاریخ بین ۱۰ تا ۱۱ هزار نفر بودند، بهقصد نابودی مدینه به راه افتادند ولی وقتی خندق را دیدند، خیلی تعجب کردند. در اینطرف خندق هم ۳ هزار نیروی مسلمان بودند که اسلحهای نداشتند. کافران گفتند: نمیتوانیم به آنطرف خندق برویم. پیامبر اسلام به بالای تپهای رفت (بعدها به مسجد تبدیل شد ) که کل خندق را میدید و شروع به دعا کرد. ارادۀ خداوند متعال این بود که مسلمانان شکست نخورند و سپاه ابوسفیان با شکست به مکه برگشتند و چون اصحاب رسولالله (ص) از پیامبرشان اطاعت کردند و او را بهعنوان الگو و قدوه خود قبول نمودند، موفق شدند. این بار دوم بود که موفق میشدند. بار اول در غزوه بدر بود که آنجا هم چون از پیامبر بزرگوار (ص) اطاعت کردند بر سپاه کفر پیروز شدند. در آن زمان وقتی از بدر برگشتند و به مدینه رسیدند، زنان و جوانان و پیران به استقبالشان رفتند و برای بار دوم سرود طلع البدر علینا را زمزمه کردند و خواندند. این سرود را اولین بار زمان هجرت رسول خدا (ص) به مدینه خوانده بودند و این بار هم در استقبال از سپاه اسلام که در جنگ بدر به پیروزی رسیده بودند این سرود را خواندند؛ اما در احد چون جمعی از اصحاب از پیامبر بزرگوار (ص) اطاعت نکردند، شکست خوردند و زنان و مردان مدینه در وقت بازگشت با گریه و زاری از آنان استقبال کردند.
قرآن کریم به ما میفرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» ای مسلمانان؛ قول و عمل و عبادت و طاعت رسولالله (ص) برای شما الگو و اسوه است اگر شما از پیامبر اسلام (ص) پیروی کنید، در زندگی موفق خواهید بود در غیر این صورت موفق نخواهید شد. ما دیدیم مسلمانان چون در بدر و احزاب از دستور رسول خدا (ص) پیروی کردند نور پیروزی، نور اسلام، نور دین و نورِ الله در درون و جامعۀ آنان قرار گرفت و بر کافران توفیق یافتند.
بدون تردید اگر در هر عصر و زمانی مسلمانان خلاف مسیر رسولالله (ص) حرکت کرده باشند، پیروزی کسب نکردهاند و در این عصر که من و شما زندگی میکنیم از ۸ میلیارد نفری که درروی کرۀ زمین زندگی میکنند، اسماً نزدیک به یک و نیم میلیارد انسان مسلماناند اما مشکل داریم. ما با برنامۀ خدای بزرگ و پیامبر اسلام (ص) کمتر صادق هستیم و مطیع نیستیم و سنتهای رسول گرامی (ص) را انجام نمیدهیم و از شیوۀ برخورد آن بزرگوار با خانواده و مردم در زندگی سیاسی و اجتماعی و زندگی حکومتی کمتر از پیامبر اسلام پیروی میکنیم و به همین دلیل دچار مشکلات هستیم و موفق هم نخواهیم شد الا مگر بازگشت کنیم و تجدیدنظر نماییم «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» اگر تجدیدنظر کردیم خدا همان خدایی است که مسلمانان را در بدر و احزاب پیروز کرد و در احد چون از پیامبر اطاعت نکردند، دچار شکست شدند.
🔴 بحث دوم: پیام رسولالله (ص) برای عصر ما
پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «إذا ظَهَرَتِ المَعاصي في أُمَّتي عَمَّهُمُ اللهُ بِعَذابٍ مِنْ عِندِه» هرگاه در جامعهای که امت من زندگی میکنند، گناه و عصیان زیاد شود، همه مردم حتی افراد بیگناه و صادق دچار عذاب میشوند.
امروز اگر شما فقط به رسانهها گوش دهید، از تونس و الجزایر گرفته تا یمن و سوریه و عراق و پاکستان و افغانستان و ایران و ترکیه مشکل داریم و ایجاد مشکل ما یا بهوسیلۀ مسلمانان است و یا مسئولان دولتها و یا دستان پشت پردۀ خارجی که توطئۀ آنها باعث شده که مشکلات بر تمام اقشار مردم ما اثر کرده است.
🔴 بحث سوم: جملهای از صلاحالدین ایوبی
همۀ شما نام صلاحالدین ایوبی (رحمةالله علیه) که قدس را از دست صلیبیها آزاد کرد، شنیدهاید. نزدیکان ایشان نوشتهاند: سالها تبسم و خنده را از او ندیدیم. روزی دلیل عدم تبسم و خنده را از صلاحالدین سؤال کردیم. در جواب گفت: «کَیفَ أتَبَسَّمُ والمسجِدُالأقصیٰ أسیر إنیّ لَأستحی مِنَ اللهِ أن یَراني مُتَبَسِّماُ و اخوانی هناک یُعاوِنون» چگونه بخندم درحالیکه مسجدالأقصیٰ اسیر کفر است. شرم میکنم از خداوند متعال من بخندم اما برادران و خواهرانم در مسجدالأقصی تحتفشار دشمن باشند.
این مسئله درس بزرگی دارد. امروزه ما مسلمانان اگرچه مشکلات زیادی داریم، اما باید برای دیگران هم غصه بخوریم.
یادآوری اول:
در هفتۀ گذشته رسانهها اعلام کردند تعداد انسانهای روی کرۀ زمین از ۸ میلیارد نفر فراتر رفت. در هر جامعهای انسانهای خوب و بدی وجود دارند. در چین کمونیست که به خدا ایمان ندارند، در ژاپن و هند که اکثراً با فکر بودا زندگی میکنند و مسیحیان انگلیس و آمریکا هرچند مخالف دین ما هستند ولی انسانهای خوب هم در میان آنها وجود دارند که به کسی ظلم و تعدی نمیکنند.
سید جمالالدین اسدآبادی میفرماید: به غرب رفتم اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم و به مشرق برگشتم اسلام ندیدم، ولی مسلمان دیدم ؛ یعنی در غرب قانون منظمی حاکم بود که انسان دچار ضرر و خسارت نمیشد و بر او ظلم نمیرفت.
در حکومتهایی که اسلامی نیستند، برای کنترل افراد شرور قانون حاکم است و این قانون است که جلوی ظلم را میگیرد و ما در جمهوری اسلامی زندگی میکنیم برای برخورد با انسانهای بد و شرور دو قانون داریم یکی قانون مصوب دولتها و دیگری قانونی آسمانی که خداوند برای ما فرستاده و آن هم قرآن کریم و سنت پیامبر اسلام (ص) است که میفرمایند: «مَن رأی منکم منکراً فَلیُغیره بیدِهِ و ...» یعنی هر کس منکری را در جامعه مشاهده کرد، مصلحت دین این است با او برخورد کند و اجازه ندهد فساد حاکم شود و اگر توان برخورد نداشت او را موعظه نماید و اگر مجال موعظه هم نداشت در درون از این منکر ناراحت باشد این قسمت از ایمان، ضعیفترین قسمت ایمان است که کسی جرأت مقابله با منکر را نداشته باشد و نتواند موعظه نماید.
امروز در جامعۀ ما امربهمعروف و نهی از منکر تعطیل شده است. یک نفر در آمریکا، فرانسه و انگلیس میگوید: مردم؛ مغازههایتان را ببندید و به جمعه نروید و مردم هم گوش میدهند. چرا این کار را میکنید؟ شما در مملکتی زندگی میکنید که تاریخی ۲۵۰۰ ساله دارد؛ ایران یکی از ممالک صاحب تمدن است و شما مسلمان هستید و ۱۴۰۰ سال پیش اسلام را قبول کردهاید چرا باید به حرف اینگونه افراد گوش کنید؟ اگر ما وحدت داشته باشیم و دست به دست هم بدهیم و نه به حرف مخالف گوش دهیم و نه کاری کنیم که موافق هم مغازۀ ما را پلمب کند، چه کسی میتواند ما را تهدید کند و چه کسی جرأت دارد به ما امر کند محل کار خود را تعطیل کنیم.
متأسفانه مردم ما به دنبال مصلحت شخصی خودشان هستند به همین دلیل است هر کس بر ما ظلم میکند. بنده برای کسبه و بازار خیلی متأثر هستم که مغازههایشان را تعطیل میکنند درحالیکه وام و بچه و زندگی دارند و باید قسط بدهند بدون تردید ما با وحدت و شجاعت و شهامت میتوانیم خودمان این مشکل را در جامعۀ خود حلوفصل نماییم.
یادآوری دوم: خاطرهای از دوران طلبگی
در سال ۱۳۴۳ در روستای عنب در کنار حلبچۀ عراق درس طلبی میخواندم. تازه درس را شروع کرده بودم و به دلیل سن و سال زیاد از مدرسه اخراج شده بودم و تا حدی اوضاع را درک میکردم. فردی در روستای عنب به حدی اهل جمعه و جماعت بود که ما تعجب میکردیم. این فرد کشاورز بود و اگر روزی اذان میدادند و دیرتر به جماعت میرسید، حاضر بود یک دینار عراقی بدهد و یک طلبه برایش نماز جماعت بخواند.
یکشب کمونیستها از تاریکی شب استفاده کرده بودند و در خانه این فرد جلسهای علیه پارتی تشکیل داده بودند. مسجد ما با مقر جماعت پارتی که خالو قادر ایناخی مسئول آنها بود، فاصله خیلی کمی داشت و تنها یک جاده بین ما بود. در خانۀ این فرد ۴ ساعت جلسه تشکیل داده بودند که چگونه داس و چکش و کمونیست را حاکم کنند؟
صبح که ماموستای ما شنیده بود در منزل این شخص جلسه تشکیل دادهاند، خیلی غصه خورد و گفت: من از این نمازخوانها ناراحتم. مگر نه این است که ما در نمازهایمان میگوییم ایّاکَ نَعبُدُ و ایّاک نَستَعین پس چگونه اجازه دادهاند افراد ملحد و ضد دین آمدهاند و میخواهند اسلام را نابود کنند.
امروز ما هم در دین نقص داریم. نماز میخوانیم و روزه میگیریم و به حج میرویم اما در مقابل کفر و الحاد سکوت میکنیم. قبول داریم در مملکت ما نارسایی و گرانی و بیکاری هست. جماعتی جلو آمدند، اعتراض کنند اما اعتراض آنها زیاد مدنی و منطقی نبود. اهانت کردند و دشنام دادند و الان هم دارند اهانت میکنند؛ در این مسجد قبلاً اعلام کرده و گفتهام این موضوع به این زودی تمام نمیشود باید ما گوش داشته باشیم و حرفهای خوب بشنویم.
یادآوری سوم:
آقای قرائتی در یکی از سخنرانیهایش میگوید: تحول در ایران ایجاد نمیشود مگر من گریه کنم و آقای صدیقی امامجمعۀ موقت تهران بخندد. جمعۀ گذشته سیمای آقای صدیقی را در خطبههای جمعۀ تهران دیدم هیچگونه آثار تبسم و خنده را در چهرۀ ایشان ندیدم. آقای قرائتی هم گریه نمیکند پس ظاهراً تا آقای قرائتی گریه نکند و آقای صدیقی هم نخندد، تحول مشکل است. امیدوارم هم آقای صدیقی بخندد و هم آقای قرائتی گریه کند و هم شاهد تحول باشیم که مردم ما بیش از این دچار زجر و ناراحتی نشوند.
یادآوری چهارم:
امروز جمعی از عزیزان از کرمانشاه به پاوه تشریف آوردهاند و مهمان بنده هستند؛ این عزیزان مسئولیت جمعه و جماعت استان را به عهده دارند و روحانی مسجد و نمایندۀ مقام رهبری در دانشگاهها و رؤسا و اساتید دانشگاه هستند که امروز به پاوه تشریف آوردهاند و در نماز جمعه حضور دارند.
این عزیزان ممنون هستم؛ جناب آقای ضیغمیان عزیز و جناب آقای بنکدار محترم، از شما به نمایندگی ۳۰ نفری که زحمت کشیدهاید و بهقصد دیدار مردم شریف پاوه و بهقصد دیدار بنده و شرکت در نمازجمعه تشریف آوردهاید، ممنون و سپاسگزارم.
ما اهل سنت اورامانات و اهل تشیع کرمانشاه سالهای سال در کنار هم زندگی کردهایم و باهم زیستهایم و در شادی و شیون هم در کنار همدیگر بودهایم. از اینکه امروز لطف کردهاید و زحمت کشیدهاید و در کنار ما حضور پیدا کردهاید، از طرف خود و این مردم عزیز از حضورتان ممنونم.
خدای تبارکوتعالی به همه شما و ملت شریف ایران و مقام معظم رهبری عزت و سلامتی عطا کند و امیدواریم در آینده شاهد تحولی در مملکت باشیم. مردم ایران ۴۳ سال است روی پای خود ایستادهاند و نسبت به این نظام و انقلاب ثابتالقدماند انشاء الله مسئولان ما در رفع مشکلات این مردم قدم بردارند.
والسلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
گزارش تصویری نمازجمعه امروز را اینجا ببینید |
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .