گزارش خطبه‌های نماز جمعه ۱۶ آذر ماه ۹۷ پاوه

امام‌جمعه پاوه در خطبه های امروز نماز جمعه پاوه به حادثه تروریستی چابهار اشاره کردند و گفتند: دیروز در چابهار یک نفر تروریست ارهابی به بهانه دفاع از حقوق اهل سنت، جمعی از برادران و خواهران ما را به خاک و خون کشید؛ از نظر ما این حرکات، نه تنها دفاع از حقوق اهل سنت نیست، بلکه به شدت محکوم و اهل سنت از آن بری و معتقدیم این اعمال ننگین، فقط به نفع آمریکا، اسرائیل و دشمنان اسلام است .

نماز جمعه مورخه ۱۶/۹/۹۷ به امامت حاج ماموستا ملا قادر قادری و حضور باشکوه مسلمانان نمازگزار در مسجد جامع شهر پاوه، برگزار شد. در نماز جمعه این هفته خطیب جمعه پاوه خطبه‌های این هفته را به موضوعات «1-وفات پیامبر اسلام ۲-حادثۀ تروریستی چابهار» اختصاص دادند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر امام‌جمعه پاوه؛ حاج ماموستا ملا قادر قادری در خطبه‌های نماز جمعه این هفته (۱۶ آذرماه 9۷) که با حضور مردم نمازگزار در مسجد جامع پاوه برگزار شد، در ابتدای مطالب خود به ۱۳ سال مقاومت پیامبر اسلام در مکه و هجرت ایشان به یثرب اشاره کردند و گفتند: پیامبر عزیز ما (ص) ۱۳ سال در مکه مقاومت و درس عقیده و باور و ایدئولوژی را در فکر مردمی تزریق کرد که تا آن زمان بت پرستش می‌کردند و آن‌ها را به عبادالرحمن تبدیل نمودند؛ اما کسانی که مخالف فکر و عقیده پیامبر بودند، ایشان را از سرزمین آبا و اجداد خود بیرون کردند و به یثرب مهاجرت فرمودند و مسلمانان یثرب هرچند ازنظر تعداد در اقلیت بودند اما با غیرت خود به یمن قدوم مبارک سرور و مقتدای خود نام این شهر را به مدینة الرسول تغییر دادند.

ایشان سپس به کارهای مهم رسول‌الله (ص) در مدینه اشاره کردند و گفتند: پیامبر ما به‌محض ورود به مدینه سه کار مهم انجام دادند؛ ۱-با همکاری مهاجرین و انصار مسجدی در ابعاد ۳۰×۳۵ بنا کردند ۲-پیمان‌نامه‌ای بین مهاجرین و انصار به امضا رساندند که این دو گروه برادر باشند و انصار که در خانه و کاشانه خود هستند به مهاجرین که خانه و کاشانه خود را ترک نموده‌اند کمک کنند. ۳-پیمان‌نامه‌ای بین مسلمانان مدینه و یهودیان مدینه امضا کردند که ازاین‌پس همانند برادر در کنار هم به زندگی ادامه دهند و اگر برای هرکدام از قوم‌ها مشکلی پیش آمد همدیگر را یاری نمایند.

ماموستا قادری سپس به وقایع مهم سال‌های دوم و سوم هجرت اشاره کردند و گفتند: در سال دوم هجرت، روزه، زکات و حج واجب شد و در ۱۷ رمضان همین سال که اولین سال وجوب روزه بود، کافران با سپاهی ۱۰۰۰ نفری جنگ بدر را علیه مسلمانان به راه انداختند و لشکر سپاه اسلام با تعدادی در حدود ۳۰۰ نفر بر لشکر دشمن پیروز شدند؛ در سال سوم هجرت دشمنان، جنگ‌های احد و احزاب را به‌قصد نابودی مسلمانان و تصرف مدینه شروع کردند و هرچند مسلمانان در احد شکست خوردند اما باز به نفع مسلمانان تمام شد.

خطیب جمعه پاوه افزودند: دشمنان بعد از جنگ‌های احد و احزاب پیامبر اسلام (ص) را بسیار اذیت کردند؛ به همسرش تهمت زدند وقتی دیدند به نام کفر نمی‌توانند با پیامبر ویارانش مبارزه کنند به نام دین مسجد الضرار را در حومه مدینه ساختند اما هیچ‌گاه نتیجه نگرفتند.

ماموستا قادری خاطرنشان کردند: در سال ششم هجرت، پیامبر اسلام در خواب دیدند که در مکه هستند و طواف می‌کنند و آن سال اصحاب خیلی خوشحال شدند و به همراه پیامبر به عمره رفتند اما کافران مکه به آن‌ها اجازه ندادند و در جنوب مکه جلوی آن‌ها را گرفتند. سال بعد یعنی سال هفتم هجرت پیامبر اسلام عمره القضاء را انجام دادند و به‌محض بازگشت از عمره القضاء به سران دولتهای آن زمان چون پادشاه ایران، قیصر روم، پادشاه حبشه و مصر و ... نامه نوشتند و پیام الهی را به آنان رساندند و به آنها یادآور شدند که صلاحشان در این است که دین اسلام را بپذیرند؛ و سرانجام در ۲۰ رمضان سال هشتم، مکه مکرمه که در آن زمان به مرکز کفر و توطئه علیه مسلمانان تبدیل شده بود، فتح گردید و از بت و بت‌پرستان پاک سازی شد.

امام‌جمعۀ پاوه در خصوص مسئولیت حضرت ابوبکر صدیق (رض) به‌عنوان امیر الحاج در سال نهم هجری خاطرنشان کردند: در این سال پیامبر اسلام (ص) حضرت ابوبکر را به‌عنوان امیرالحاج منصوب فرمودند، هنوز مسلمانان به سرپرستی ابوبکر صدیق به مکه نرسیده بودند که سوره توبه نازل شد و پیامبراسلام (ص) به حضرت علی کرار (رض) مأموریت دادند به دنبال کاروان حج مسلمانان بروند و اوایل آیات سوره توبه را برایشان بخوانند؛ و اعلام کنند که از امسال دیگر کافران حق ندارند به حج بروند و کعبه و منی و عرفات و مطاف متعلق به موحدین است.

ایشان در ادامه سال دهم را سال حزن و اندوه مسلمانان نامیدند و گفتند: در این سال سورۀ نصر نازل شد و پیامبر بزرگوار آن را بر اصحاب خواندند؛ عباس عموی پیامبر با شنیدن آیات این سوره گریه کرد و گفت: اینکه خداوند می‌فرماید: "واستغفره" معنایش این نیست که پیامبر ما تسبیحات و استغفار نکرده است، بلکه این خبر مرگ است. چون انسان باید در آخر عمر بسیار تسبیحات و استغفار کند و این سوره در حقیقت حاوی پیام مرگ رسول‌الله (ص) است.

ماموستا قادری در ادامه به آخرین حج پیامبر اسلام (ص) اشاره کردند و گفتند: در ماه ذی‌القعده سال دهم هجری پیامبر بزرگوار اعلام کردند امسال خود به حج می‌روند، هر کس قدرت و توان و امکانات داشت از شهر و روستا و از مدینه و خارج مدینه آمدند و در ۲۵ ذی‌القعده در ذوالحلیفه احرام بستند و به مکه رفتند و مراسم حج را انجام دادند در عرفات پیامبر اسلام خطبۀ مهمی ایراد کردند و فرمودند: ای مسلمانان؛ مرا نگاه کنید و مناسک حج را از من یاد بگیرید، چون حج عبادتی عملی است، گمان نکنم بار دیگر همراه شما به حج بیایم؛ بعد از آمدن سورۀ نصر این دومین پیام بود که خبری ناراحت‌کننده درراه است، آن سال پیامبر اسلام نام حج خود را "حجة الوداع" نامیدند.

امام‌جمعه پاوه ادامه دادند: در سال یازدهم پیامبر اسلام با تصمیمی غیرمنتظره اسامه بن زید را که جوانی تازه به دوران رسیده بود به فرماندهی سپاه اسلام منصوب کردند و حتی  مردان بزرگی همچون حضرات ابوبکر، عمر، عثمان و علی را سرباز آن سپاه قراردادند و در واقع برای جوانان ارزش قائل شدند.

ایشان در ادامه به خواب عباس عموی پیامبر اشاره کردند و گفتند: روزی عباس عموی پیامبر در خواب دیدند که زمین را با طناب درشت به آسمان می بستند. پیامبر فرمودند: معنای خواب شما خبر مرگ برادرزاده‌ات است؛ کم‌کم وضع عادی مسلمانان و اصحاب و مهاجرین لحظه‌به‌لحظه ناراحت‌کننده‌تر می‌شد.

 ماموستا قادری خاطرنشان کردند: ابومولیهیبه یکی از خدمتکاران رسول‌الله می‌گوید: شبی در ایام مریضی رسول خدا (ص) من را صدا زدند و درحالی‌که پارچه‌ای را به سیمای مبارکشان بسته بودند فرمودند می‌خواهم به بقیع بروم، مرا همراهی کن. پیامبر ما به بقیع رفتند و به اهل بقیع سلام کردند و فرمودند: سلام خدا بر شما باد، ما هم عن‌قریب به شما ملحق خواهیم شد؛

ایشان ادامه دادند: یک صبح هم بدون هماهنگی با مسلمانان به همراه چند نفر از اصحاب به قبرستان احد رفتند و به شهدای احد سلام کردند و برای آنها دعا کردند، سپس خطاب  به همراهان و شاگردانشان که در کنارش بودند، فرمودند: من مطمئن هستم دیگر  دنبال بت‌پرستی نخواهید رفت، اما می‌ترسم دنیا شمارا فریب دهد و دین را در حاشیه قرار دهید.

ایشان با اشاره به اینکه لحظه‌به‌لحظه آثار خداحافظی ابدی رسول خدا آشکارتر می‌شد، گفتند: یک روز صبح بلال اذان صبح را گفت اما از پیامبر اسلام خبری نبود؛ حضرت به کسانی که دوروبرش بودند فرمودند: نمی‌توانم به مسجد بروم به ابوبکر (رض) بگویید نماز را برای مسلمین بخواند. آن صبح یک نوع حزن و اندوه تمام وجود اصحاب را گرفت.

خطیب جمعه پاوه افزودند: در این مدت روزی عباس عموی پیامبر وارد مسجدالنبی شد و دید اصحاب رسول خدا بخصوص انصار خیلی ناراحت اند و می‌خواهند پیامبر خود را ببینند، پیامبر اسلام به‌سختی با کمک حضرت علی و فضل بن عباس بلند شدند و به مسجد رفتند و خطاب به مسلمانان فرمودند: مرگ و حیات  همه ما در دست خداست و هر کس قرضی بر گردن من دارد یا ظلمی به کسی روا داشته ام، به من بگوید که تا در دنیا هستم آن را ادا کند در میان جمعیت عکاشه گفت: روزی در حین نظم دادن به سپاه یک چوب به پشت گردن من زده‌اید، حضرت شانه‌های مبارکش را خالی کرد عکاشه که آرزو داشت روزی شانه مبارک حضرت را ببوسد، بر آن شانه مبارک بوسه زد و گفت: من در حدی نیستم که از پیامبر انتقام بگیرم. این آرزوی چندین ساله ام بود که بر شانۀ رسول خدا که بر آن مهر نبوت منقوش است را ببوسم و خداوند را شاکرم که موفق شدم.

ایشان ادامه دادند: بعدازاین دیدار، پیامبر اسلام  به حجرۀ حضرت عایشه رفتند و تا ۱۲ ربیع الأول، حضرت ابوبکر نمازهای مسلمانان را می خواند؛ صبح روز ۱۲ ربیع الأول پیامبر اسلام از پنجرۀ خانه‌اش صفوف مسلمانان را دید و خوشحال شد و به افراد حاضر در حجره فرمودند: تا مسلمانان این‌گونه صفوف نمازشان گرم باشد دشمن نمی‌تواند آنان را شکست دهد. سرانجام صبح همان روز پیامبر بزرگوار به دیدار حق شتافتند و امت اسلامی را تنها گذاشتند. مرگ آن حضرت باورکردنی نبود و سرانجام ابوبکر صدیق بر جسد مبارک پیامبر حاضر شد و به واقعیت امر مطمئن و سپس خطاب به مردم فرمود: ای مردم گوش کنید پیامبر هم انسان است کجایند حضرات آدم و نوح و عیسی و موسی؟ و سپس آیۀ «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ » را قرائت و مردم را به آرامش دعوت کرد؛ حضرت علی به همراه فرزندان عباس پیامبر را غسل و کفن کردند و جسد مبارکش را به مسجد بردند و مسلمانان بر جنازه پیامبر نماز خواندند و با ایشان درحالی‌که آه و فغان و ناله سراسر وجودشان را فراگرفته بود خداحافظی کردند.

ماموستا قادری سپس به اختلاف مسلمانان در خصوص اینکه پیامبر اسلام در کجا دفن شوند اشاره کردند و گفتند: در این لحظه حدیثی از پیامبر توسط یکی از اصحاب قرائت شد که پیامبران در هرکجا که فوت کنند باید در همان‌جا دفن شوند. پس پیامبر را به حجره عایشه (رض) بردند و در آنجا خاک کردند.

ایشان به لحظه دفن حضرت اشاره کردند و افزودند: وقتی بر جسد مبارک حضرت(ص) خاک می‌ریختند، فاطمه زهرا در ۲۰ متری قبر و جنازه ایستاده بود و فرمود: ای بلال چگونه دلتان راضی می شود بر آن جسم مبارک خاک بریزید؟ بلال فرمود: ای ریحانۀ رسول‌الله، چه کاری از ما ساخته است قرآن می‌فرماید: شما از خاک بوده‌اید و به خاک برمی‌گردید و سپس از خاک خارج می شوید؛ به خدا قسم اگر به دست ما بود پیامبر را در عرش قرار می دادیم.

امام‌جمعه پاوه در پایان سخنان خود به حادثه تروریستی چابهار اشاره کردند و گفتند: دیروز در چابهار یک نفر تروریست ارهابی به بهانه دفاع از حقوق اهل سنت، جمعی از برادران و خواهران ما را به خاک و خون کشید؛ از نظر ما این حرکات، نه تنها دفاع از حقوق اهل سنت نیست، بلکه به شدت محکوم و اهل سنت از آن بری و معتقدیم این اعمال ننگین، فقط به نفع آمریکا، اسرائیل و دشمنان اسلام است .

ایشان  ضمن محکوم کردن این حرکت نامبارک برای شهیدان آن حادثه درخواست بهشت برین و برای مجروحین درخواست شفای عاجل نمودند و گفتند: خداوند لعنت کند آن‌کسانی را که با حمایت و مأموریت دشمنان اسلام و ایران، چنین حرکاتی را انجام می‌دهند

این مطلب را به اشتراک بگذارید

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn