روز سه شنبه مورخ 22/10/88 ، و در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه با حضور علاقمندان درس نود و سوم از سلسله مباحث تاریخ با موضوع حیات یازدهمین سلطان عثمانی ، سلطان مراد سوم ، ارئه شد. در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده علاقمندان درج شده است .
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون تــاریــــــخ خلافت سلاطین عثمانی
توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري
درس نودو سوم از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس پانزدهم حیات سلاطین عثمانی
موضوع درس :
** حيات دوازدهمين سلطان عثماني سلطان مراد سوم **
مراد فرزند سلطان سليم دوم است و در جمادي الاول 953 ه.ق متولد و در سال 982 ه.ق بعد از فوت پدرش حكومت را بدست گرفت وتا سال 1003 در قدرت باقي ماند.
مرداد فردي اديب و شاعر و محب علم و علماء بود و به زبانهاي عربي ، فارسي و تركي مسلط وبا اين سه زبان شعر مي سرود و نسبت به دين و شريعت اهل غيرت و از نظر سلوك صوفي مسلك بود و جمعاً 21 سال حكومت كرد.
* اوضاع سياسي و نظامي و ديني و اجتماعي در زمان سلطان مراد سوم *
سلطان مراد به محض رسيدن به قدرت اوضاع اجتماعي حاكم در جامعه را متناسب با روح اسلام در تضاد ديد از يك طرف خرافات و بدعتها بر روح دين سايه افكنده بود و اختلافات در همه جا مشهود و از طرف دیگر افراد سود جو و شرور از لانه هاي خود سر بيرون آورده به فساد و افساد جامعه مشغول شده بودند .
اولين اقدام سلطان مراد منع خريد و فروش و مصرف مشروبات الكلي بود اين مصيبت در اثر ضعف قدرت دولت در زمان سلطان سليم بروز كرده و در زمان سلطان مراد به اوج رسيده بود .
از نظر سياسي در سال 982 پادشاه لهستان به فرانسه متواري و پناهنده شد و به پيشنهاد دولت سلطان مراد مردم لهستان استفان با توري را بعنوان پادشاه خود انتخاب كردند و لهستان در سال 983 ه.ق تحت حمايت دولت عثماني قرار گرفت .
دولت عثماني در سال984 با دولت اتريش عهدنامة دوستي 8 ساله امضاء كرد و سپس با دولت فرانسه معاهده و مصالحه دوستي منعقد نمود و به دولت فرانسه امتيازاتي از جمله تأسيس كنسولي در استانبول و انتخاب سفير فرانسه بعنوان مقدم سفراء داده شد
در خصوص ايران با فوت شاه طهماسب در سال 984 و جانشيني فرزندش حيدر و قتل حيدر در لحظه كفن و غسل پدر و وجود مشكلات عديده در ايران و ضعف شاه اسماعيل دوم سلطان مراد از موقعيت سؤ استفاده كرد، با شاه اسماعيل دوم صفوي معاهده تفاهم امضاء نمود و نفوذ تركها تا به لرستان رسيد و شاه اسماعيل دوم با سلطان مراد قرار داد و تعهد نامه اي در چند ماده امضاء كردند از جمله اين معاهده اين بود شاه اسماعيل متعهد شد از اهانت به خلفاء راشدين حضرات ابوبكر و عمرو عثمان (رض) در دولت خود جلوگيري نمايد و از هر نوع اختلاف مذهبي جلوگيري كند.
از نظر نظامي در سال 985 در مغرب انقلابي عليه سلطان مغرب سلطان عبدالملك وابسته به دولت عثماني بوقوع پيوست و عبدالملك از مغرب فرار كرد و به پشتيباني دولت پرتغال شخصي به نام شريف محمد سلطان مراكش شد و سلطان مراد از طريق طرابلس (ليبي) نيروي مجهزي به مراكش اعزام و انقلابيون را سركوب و اخراج و عبدالملك را در جاي خود نشاندند و در داخل تركيه شورش هاي متعددي بروز كرد و نيروهاي عثماني همه را سركوب و امنيت را در مملكت حاكم كردند.
در سال 986 نيروهاي تتار به مرزهاي لهستان تحت حمايت تركيه حمله كردند نيروهاي نظامي تركيه به لهستان رفتند و متجاوزان را سركوب نمودند. در همان سال نيروهاي ترك با نيروهاي مجارستان درگير و اتريش به مجارستان كمك كرد و در اين جنگ تركها مغلوب شدند.
سلطان مراد يك نخست وزير قوي ومدير وبا بصيرت و ضد دشمنان اسلام داشت تمامي امور داخلي و خارجي را اين وزير طرح و برنامه ريزي مي كرد و نام وي صدراعظم صوقللي يا (سو كللولي) بود كه به دسيسه دشمنان و مخالفان ترور شد و با ترور صوقللي در اطراف و اكناف امپراطوري عثماني فتنه وآشوب و نا امني ايجاد شد و تا فوت سلطان مراد ادامه داشت . و در اين فاصله بعضي از دولتهاي تحت حمايت تركيه خود را از حمايت تركيه خارج كردند و در اين ايام جمعي از يهوديها به منطقه سينا رفتند و خيمه زدند و اعلام كردند سينا سرزمين يهود است و از سرزمين خود دفاع خواهيم كرد علي رغم مشكلات داخلي سلطان مراد نيروي به محل اعزام و مجموعه عناصر يهودي را در خاك سينا اخراج كردند و همچنان كه بيان شد سلطان مراد در سال 1003 فوت كرد.
* نتيجه *
1- در آيات عديده قرآن كريم آمده است در تحول شب و روز و هفته و ماه و فصل و سال درس و عبرت وجود دارد شب و روز هفته و هفتها ماه و ماهها فصل و فصل ها سال را تشكيل مي دهند.
اول بهار فصل نوجواني طبيعت و آخر بهار و اول تابستان فصل جواني و آخر تابستان فصل رشد و زمان توقف در قله عمر است و پاييز زمان عقب نشيني و برگ ريزان و زمستان خاتمه حيات و مرگ درختان است . انسانها هم چهار فصـــــل دارند 1- نوجواني 2- جواني 3- رشد 4- پيري سپس مرگ است. حكومتهاي و دولتها هم خالي از اين چهار فصل نيستند. 1- شروع دولتها 2- رشد و قدرت دولتها 3- ضعف دولتها 4- سقوط دولتهاست دوران عثمانيها تا زمان محمد فاتح دوران جواني و قدرت و رشد بود و از زمان سليم دوران ضعف شروع شده و در نهايت شاهد برگ ريزان آن خواهيم بود.
2- هرگاه در هر دولت و حكومتي نيروي نظامي و انتظامي بصورت ويژه در جهت مبارزه با فساد اجتماعي بسيج شوند ( مانند وضعيت مورد اشاره در زمان سلطان مراد) نشانه ضعف قدرت دولت و ضعف ايمان ملت است و چاره مبارزه با اين پديده ناهنجاري و فساد اجتماعي ، تقويت روحي و فكري و ايماني مردم مسلمان است و برخورد صادقانه و قاطعانه و كارشناسانه با عوامل فساد البته بصورت توام و هماهنگ
نه فشار و قدرت به تنهائي كار ساز است ونه ارشاد وتبليغ به تنهائي امنيت را برقرار مي كند بلكه چاره مبارزه با فساد اجتماعي رعايت مو به موي قول پيامبر اسلام (ص) است كه فرمود:
بُعثتُ بهذا و بهذا.
خداوند مرا مأمور كرده است تا با قرآن افراد جامعه را اصلاح و تربيت كنم و در صورتي كه افراد مريضي در جامعه باشند كه نصايح و ارشاد در آنان مؤثر واقع نشود با آنان با قدرت و شمشير برخورد خواهم كرد.
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »
این مطلب را به اشتراک بگذارید
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .