روز سه شنبه مورخ ۲۳ / بهمن ماه/1397 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملاقادر قادری در مسجد قباء پاوه درس چهارصد و هشتم تفسیر قرآن کریم ( درس دوم تفسیر سوره مبارکه صاد ) با موضوع آیات ۲۱ الی ۴۴ ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان كلام الهی درج شده است.
کلاس تفسیــر قــرآن کـریـم توسط حاج ماموستا ملا قــادر قــادری
درس چهارصد و هشتم
درس دوم سوره مبارکه صاد آیات ۲۱ الی ۴۴
*موضوع درس *
1-ادامۀ حیات حضـرت داود (ع) .
2-جدالی با کافران جاهل مکه .
3-بیان فلسفۀ نزول قرآن.
4-اشـارهای به حیــات حضـرت سلیمــان (ع) .
5-اشـــارهای به حیــــات حضـرت ایوب (ع).
** ترجمــه آیـــات**
وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿ ۲۱ ﴾ آیا قصه و داستان شاکیانی را شنیدهاید به داود (ع) مراجعه و از محراب محــل عبادت داود بالا رفتنـد و در حضور او نشستند و شـروع به صحبت کردند؟
إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿ ۲۲ ﴾ بهمحض ورود در برابر داود ایستادند و داود از آنها و شیوۀ ورود و نشست آنان وحشت کرد. آن دو نفر گفتند: نتـرس دو نفر شاکی و متشاکی هستیم و دعوا داریم و برای قضاوت آمدهایم. یکی از ما بر دیگــری تجاوز و تعـدی کرده و تقاضای ما قضاوت عادلانه و راهنمایی و هدایت درست همــراهِ مداراست.
إِنَّ هَذَا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِیَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ ﴿ ۲۳ ﴾ یکی از دو نفر دعوی خود را اینچنین مطرح کرد و به طرف همراهش اشــاره نمود که ایشان ۹۹ گوسفنــد دارد و من یک گوسفنــد دارم. او اِصـرار دارد که اینیکی را نیز از من بگیرد. او توانمنـد و قدرتمنــد است و میخواهــد با زور آن را از من بگیرد. درخواست قضاوت عادلانه را دارم.
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ ﴿ ۲۴ ﴾ داود (ع) فـرمود: بدون تردید طرف شما به شمــا ظلم میکند. با این خواستش که شما یک گوسفند دارید و میخواهد آن را از شما بگیرد، ستم میکند. این روشِ بسیاری از دوستان است که به هم ظلم میکننـد. مگـر اهل ایمــان و عمل صالح باشند که اهل ظلم نیستند و تعداد این افــراد مؤمن در جامعه کم است. در این فاصله داود به فکر رفت و فهمید که این قصـه امتحان اوست. بیدار شــد و سجــده کرد و از خدای خود مغفرت طلبید و توبه نمود.
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿ ۲۵ ﴾ اگرچه فکــر داود را در این ماجرا قبول نداشتیم ولی قبل از ارتکاب اشتباه او را بیــدار کردیم، زیرا داود نزد خداوند جایگاه خاصی داشت و نگذاشتیم اشتبــاه کند.
یَا دَاوُدُ إِنّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الأرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ﴿ ۲۶ ﴾ ای داود ما شمارا خلیفــه و نماینــدۀ خود در زمین قراردادیم تا در بین مــردم بهحق قضاوت و داوری کنیــد. در داوری بین مردم از هوای نفس پیــروی مکن. پیروی از هوای نفس شمارا از راه خدا منحرف میکنــد. کسانی از طریق خداوند گمراه و منحرف شــوند، عذاب شــدیدی منتظر آنهاست به خاطـــر فراموش کردن روز قیامت و روز حساب.
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالأرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلاً ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿ ۲۷ ﴾ ما آسمــان و زمین و آنچــه در آسمان و زمیـن است را بدون هدف و بیهـوده خلق نکــردهایم. این ظن و گمان کافــران است که تصوّر میکننــد آسمان و زمین و آنچه در آنهاست بیهوده خلق شــدهاند. وای بر آینــدۀ کافران زمانی که با آتش دوزخ روبرو میشــوند.
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الأرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ ﴿ ۲۸ ﴾ مگـر میشود با مؤمنینی که با عمل صالحشان خـدا را از خود خشنود کردهاند، ماننــد مفسدین در زمین برخورد کنیــم؟ و یا با پرهیزکاران چون فاجــران برخورد نماییم؟ این مسئله خلاف عـــدل و انصاف است.
كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ﴿ ۲۹ ﴾ ای محمــد (ص) ما کتاب مبارکی (قـــرآن کریم) را بر شما نازل کردهایم تا ملتها در آیات آن تدبر و تفکـــر کنند و صاحبان فکر و اندیشه متــذکر و بهوسیلۀ آن مردم را ارشــاد نماینـــد.
وَوَهَبْنَا لِدَاوُدَ سُلَیْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿ ۳۰ ﴾ ما فرزند شایستهای به نام ســلیمان به داود بخشیدیم. داود بنــدۀ خوبی است. همواره مطیع خالق و مشغول ذکـــر خدا و در فکــر پروردگارش است.
إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ ﴿ ۳۱ ﴾ به یاد بیــاور لحظه و ســاعتی در عصـرگاهان را که اسبان سـریعالسیــر و تندرو را بر او عرضــه داشتنــد.
فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿ ۳۲ ﴾ سلیمان فــرمود: من این اسبــان را به خاطر خداوند دوست دارم. میخواهــم از این اسبــان در جهـــاد استفاده کنم. او بر اسبــان عرضه شــده مرتب نگاه میکرد تا از دیدگانش پنهــان شــدند.
رُدُّوهَا عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالأعْنَاقِ ﴿ ۳۳ ﴾ سیـمای اسبها به حدی جالب و جذاب بودند سلیمان فــرمود: آنها را برگردانیــد. بهمحض بازگشت بهصورتِ نوازش، دست به ســاقها و گردن آنها کشیــد.
وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمَانَ وَأَلْقَیْنَا عَلَى کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿ ۳۴ ﴾ ما سلیمــان بن داود را امتحان و آزمایش کردیم و بر کرسی (صنـدلی عادی وی) یک جسد (بچۀ ناقصالخلقه) را قــرار دادیم. سلیمان با دیدن جســد خیلی تدبر و تفــکر کرد و سپس استغفـار نمود.
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿ ۳۵ ﴾ سلیمان گفت: الهی مرا مورد لطف و عفو خود قــرار ده و قدرت و حکومتی به من عطا کن که بعد از من هیچکس به آن مقام و قدرت نرســد.
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ ﴿ ۳۶ ﴾ ما باد را مسخّــر او کردیم و باد تحت فرمانش به آرامی روان میشــد و هر نوع میـــل میکرد باد مطیع بود و دستوراتش را انجــام میداد.
وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿ ۳۷ ﴾ همچنین شیاطین و تمامی متخصصین بنــا و ســازنده در زمین و غواصان بحــر را تسلیم و تسخیــر او کردیم.
وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الأصْفَادِ ﴿ ۳۸ ﴾ و گروه دیگری از شیـاطین و جنیـان سـرکش را در غل و زنجیــر تحت سلطۀ او قــراردادیم.
هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿ ۳۹ ﴾ این نعمات و قدرت و دهها نعمات دیگر را به فــرستادۀ خود سلیمان عطا کردیم و بخشیدیم و گفتیم: ای سلیمان؛ شما آزاد هستید به هر کس از نعمات میبخشیــد دریغ نکن و به هر کس نمیخواهید بخشش کنیــد مجاز هستیــد.
وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿ ۴۰ ﴾ سلیمــان (ع) نزد ما مقام ارجمنــد و سـرانجام و آیندۀ ارزشمنــد و نیکی داشت.
وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿ ۴۱ ﴾ یاد کن و به خاطر بیــاور رنج بنـــدۀ مخلص ما ایوب را لحظهای خطاب به پروردگارش گفت: خداوندا شیــطان ما را دچار زحمت و رنج و عذاب کرده است.
ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿ ۴۲ ﴾ به ایوب گفتیم پایت را بر زمین بکوب آبی زلال و خنک جریان پیــدا خواهد کرد برای شستشو و نوشیــدن.
وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِکْرَّیٰ لِأولِی الألْبَابِ ﴿ ۴۳ ﴾ هر چه را از مال و اهـل و خانواده از دست داده بود، مجــدداً به او عطا کردیم. این بخشش و عطا رحمتی است از جانب ما و یادآوری و تذکر است به صاحبــان فکر و اندیشه.
وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿ ۴۴ ﴾ گفتیم (ای ایوب) بستهای از ساقۀ گندم یا مانند آن بردار و آرام به همسـرت بزن دیگر سوگنــد شما تحقق پیدا خواهد کرد. ما ایوب را در دوران مریضی و مشکلات زندگی صابر و شکیبــا یافتیم. ایوب بهتــرین عبد ماست. او خیلی مطیع و مخلص و ذاکر خدا بود و انابه و مناجات و استغفار میکــرد.
*** توضیح و تفسیر آیات و نتایج درس***
توضیح آیات ۲۱ تا ۲۶: خداوند متعال در این ۶ آیه به بخشی از زندگی پر از رنج و زحمت و درس و عبـرت حضرت داود (ع) اشاره دارد که در ترجمۀ آیات به آن اشاره کردیم.
توضیح آیات ۲۷ تا ۲۹: در این ۳ آیه قدرت و عظمت و عدالت خداوند و فلسفۀ نزول قرآن که همانا برای تدبر و تفکر و تذکر است، بیان شده و کافران جاهل هم سـرزنش شدهاند.
توضیح آیات ۳۰ تا ۴۰: در این ۱۱ آیه خداوند متعال به بخشی از حیات پیامبـر الهی حضـرت سلیمان (ع) که هم نبوت داشته وهم حکومت و زحمات و مصائب و رنج آن بزرگوار که در راستای مأموریت الهی دچار وی شده است، اشاره کرده تا درس و تسلی باشد برای رسول گرامی اســلام (ص).
توضیح آیات ۴۱ تا ۴۴: در این ۴ آیه به بخش کمی از حیات پیامبـر صابر و شکیبا حضـرت ایوب (ع) اشاره شده است تا حیات این بزرگوار برای حضـرت خاتم (ص) و امتش درس و عبـرت باشد.
ا تَقَبَّلْ منّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ وَتُبْ عَلَینَآ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ
وصلي الله تعالي علي سيدنا و مولانا محمد و علي آله و اصحابه و من دعا بدعوته الي يوم الدين