هشتاد و هشتمین کلیپ کوتاه هفتگی حاج ماموستا ملا قادر قادری منتشر گردید.
متن فارسی و ترجمه شده این کلیپ در ادامه آمده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ هشتاد و هشتمین کلیپ کوتاه هفتگی حاج ماموستا ملا قادر قادری با موضوع "نشانههای انسان مؤمن" در مورخ ۲۸/۰۶/۱۴۰۲ منتشر گردید.
متن فارسی و ترجمه شده این کلیپ در ادامه آمده است:
عنوان بحث : نشانههای انسان مؤمن
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله حمداً حمداً والشکر لله شکراً شکراً ثم الصلوة والسلام علی رسولالله و علی آله و صحبه و من والا و لا حول و لا قوة الا بالله
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سعادت و عزت و توفیق و سلامتی همه برادران و محبان دین و محبان رسولالله (ص) را از خداوند متعال خواستارم. انشاءالله خداوند به بنده توفیق دهد این مطلب را به شیوهای پسند برای عزیزان بیان کنم و به عزیزان هم توفیق دهد از این مطلب استفاده کنند. مطلبی را که آماده کردهام بحثی است تحت عنوان نشانههای انسان مؤمن
طبق شریعت اسلام اگر ما اقرار کنیم و بگوییم اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسولالله در ردیف مسلمانان قرار میگیریم ولی این اقرار تنها کافی نیست، بلکه مؤمن وافعی باید در جهت مسلمانی خود چند نشانه و علامت داشته باشد تا مردم او را مؤمن واقعی بدانند؟
پیامبر عظیمالشأن (ص) میفرماید: «لا یؤمِنُ أحَدکم حتیّٰ یُحِبَّ لِأخیه ما یُحِبُّ لِنَفسِهِ» کسی از شما مؤمن کامل نیست مگر اینکه هر چه را که برای خود میپسندد و دوست دارد برای دیگران هم دوست بدارد و محبت ربالعالمین و رسولالله (ص) باشد و علاقه به دین و محبت خود را به اهل ایمان، نشان دهد.
اگر کسی محبت پروردگار و رسولالله را داشته باشد و مسلمانان را دوست داشته باشد گویای آن است که این شخص یک مؤمن واقعی است.
در این خصوص به ایمان دو مرد و یک زن اشاره میکنم: چون در بعضی از اوقات قصۀ گذشتگان برای ما درس است. پدر و پسری در عصر نبوت در مدینه در خدمت رسولالله (ص) زندگی میکردند. اسم پدر خیثمه و اسم پسرش سعد بود. وقتی پیامبر اسلام فرمودند: به جهت برخورد با دشمنان اسلام از مدینه خارج شویم که منتهی به جنگ بدر شد، لحظهای که موضوع را فهمیدند، پدر اصرار میکرد او به جنگ برود و پسر نیز اصرار میکرد او پیامبر اسلام (ص) را در جنگ همراهی کند. عاقبت در بین یکدیگر قرعهکشی کردند و قرعه به نام پسر (سعد) افتاد و در جنگ بدر شهید شد.
شبی سعد به خواب پدرش آمد و گفت: پدر عزیزم «فأني قد وجدتُ ما وَعَدَنی ربّی حقّاً» وعدههای خداوند حق است و من به همۀ پاداشهای الهی رسیدم. در این فاصله که این پدر خواب پسرش را دید، زمینه جنگ احد هم فراهم شد. خیثمه به خدمت رسولالله (ص) رسید و گفت: یا رسولالله (ص) امشب سعد را در خواب دیدهام و به من پیامی داده که خواب و استراحت را از من گرفته است. آمدهام از شما خواهش کنم اجازه دهید در جنگ احد شرکت نمایم. پیامبر اسلام (ص) تحت تأثیر صحبت و آه و اخلاص خیثمه قرار گرفت و اظهار خوشحالی کرد به او آفرین گفت و اجازه فرمود در جنگ احد شرکت کند وی در جنگ احد شرکت کرد و شهید شد. «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ»
این دو مثال را به این خاطر آوردم که بدانید ایمان با حرف نیست بلکه با عمل و اخلاص است.
مطلب بعدی:
در صدر اسلام زنان نقش مهمی در جهاد و پیشرفت دین داشتهاند. این زن که میخواهم از او بحث کنم دو نام دارد بعضی میگویند نامش هند بوده اما آنچه بیشتر مشهور است، نامش نسیبه بوده است.
نسیبه دارای ایمانی قوی و خیلی محبّ خدا و رسول (ص) بود، در جنگ احد شوهر و پدر و برادرش شرکت کردند. روزی که حضرت حمزه سیدالشهدا (ع) شهید شد، کافران شایعه کردند که محمد (ص) را شهید کردهاند.
پیغام شهادت رسولالله (ص) به مدینه رسید بهمحض آنکه شنیدند پیامبر اسلام (ص) حسب گفتۀ کافران شهید شده است هرکسی از زنان مدینه که توان حرکت داشت به سمت میدان احد به راه افتادند. نسیبه وقتی به میدان احد رسید، خطاب به حاضرین گفت: حال محمد (ص) چگونه است؟ گفتند: الحمدلله رسولالله (ص) وضعش خوب و سالم است اما باور نمیکرد. اصحاب خطاب به نسیبه گفتند: پدرت شهید شده است، گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ» باز گفتند: برادرت شهید شده است، گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ اللهم اغفر لهم» برای بار سوم به او گفتند: شوهرت هم شهید شده است، به جمعیت پشت کرد و گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ اللهم اغفر له» و چشمانش پر از اشک شد.
از او پرسیدند چرا برای پدر و برادرت گریه نکردی اما برای شوهرت گریه کردی؟ گفت یکلحظه به فکر فرزندانم افتادم که بدون وجود پدر چگونه آنها را پرورش دهم. نسیبه بااینحال بازهم سراغ پیامبر را گرفت. محل رسولالله (ص) را به او نشان دادند و بهسرعت بهسوی آن محل رفت دید جمعی اطراف آن محل را گرفتهاند مبادا دشمنان به رسولالله آسیب برسانند. از آنان خواست راه را باز کنند با دین پیامبر اسلام (ص) گفت: «یا رسولالله؛ کلُّ ذلِک بَعدَکَ جَلَل» همینکه شما زندهاید تحمل تمام این مصائب برایم ساده است.
این ایمان اصحاب را میرساند که تا چه حد محب رسولالله (ص) بودهاند؛ اینها نشانۀ مؤمن بودن یک مؤمن است.
در تاریخ و سیرۀ اصحاب آمده است در یکی از غزوات ۷ تا ۸ نفر از اصحاب زخمی شدند و آنها را در یک ردیف روبهقبله قرار دادند، همه روبهقبله دراز کشیده بودند و درخواست آب میکردند. آب آوردند و وقتی به زخمیها تعارف میکردند، هرکدام میگفتند: بغلدستی ما تشنهتر است وقتی آب را به آخرین نفر رساندند و برگشتند، دیدند جمعی از زخمیها در اثر تشنگی شهید شدهاند.
اینها همه نشانه اخلاص است و نشانۀ این است «لا یؤمِنُ أحَدکم حتیّٰ یُحِبَّ لِأخیه ما یُحِبُّ لِنَفسِهِ»
بهراستی اینها هر آنچه را که برای خودشان مفید بود، در اختیار مردم میگذاشتند به همین خاطر است که خداوند متعال آنان را تکریم نموده و مهاجرین و انصار و «وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ» را در ردیف هم آورده است و آنان را مورداحترام قرار میدهد و به کسانی که بعد از آنها میآیند میفرماید: همواره این دعا را تکرار کنید: «وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ»
خداوند به ما توفیق دهد همچنان که بحث خیثمه و فرزندش سعد را آوردیم که برای شهادت باهم مسابقه میدادند و عاقبت خیر شدند، عاقبت ما را هم به خیر بگرداند و به محبت خدا و رسولش ختم فرماید.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .