روز سهشنبه مورخ 15/ اسفند /1391 در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه درس دویست و سيزدهم از سلسله درسهاي تاريخ ،سيره ، قصص ، وصايا و عقيده (درس سي و پنجم عقايد اسلامي « وحدت » ) ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده دوستداران و علاقمندان مباحث ديني درج شده است .
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون عقايد اسلامي
توســـط حــاج ماموستا ملا قادر قادري
درس دويست و سيزدهم از كلاسهاي هفتگي مسجد قباء پاوه
درس سي و پنجم « عقايد اسلامي »
*************
* موضوع درس *
وحدت
یکی از اصول اعتقادی ما مسلمانان وحدت در بین امت اسلامی و دوری از اختلاف و تفرقه و نزاع است . به نص قرآن کریم در آیه 103 سوره آل عمران « وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» ( همگی به ریسمان خداوند چنگ و دست محکم بزنید و با هم تفرقه و اختلاف نکنید) و همچنین به امر رسول خدا (ص) « علیکم بالجماعه » ( وحدت و جماعت را حفظ کنید ) تمامی اهل ایمان به وحدت و برادری مامور شدهاند ، این وحدت و برادری و دوری از نزاع و تفرقه جزو عقیده مسلمانان است و در حفظ آن همه مکلف و موظف اند .
قرآن کریم میفرماید : « إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ » (به درستی و حقیقت امت اسلامی امت واحده و متحد هستند و خداوند واحدالاحد پروردگار آنهاست ) اینجا دو سوال مطرح است . 1- اگر اسلام ، قرآن کریم و پیامبر اسلام (ص) ، امت اسلامی را به وحدت ، اتحاد ، تفاهم و برادری امر فرمودهاند و مسلمانان را موظف و مکلف بر حفظ این راه و طریق مستقیم کردهاند پس چرا مذاهب کلامی بخصوص مذاهب فقهی مانند چهار مذهب اهل سنت و مذهب امامیه و زیدیه و اوزاعی و غیره ایجاد شدهاند و امت اسلامی را به دستهها و گروههای مختلف و متنوعی تقسیم بندی کرده اند؟ 2-آنچه مسلم است پیامبر ما و خلفاء راشدین و ائمه اطهار و بزرگان صدر اول بر هیچ یک از مذاهب فقهی متداول امروزی پایبند نبودهاند و هرگز نگفتهاند مذهب ما سنی است یا شیعه یا حنفی یا حنبلی یا زیدی . پس این مذاهب چگونه ایجاد شدهاند و آیا این مذاهب باعث اختلاف شدهاند ؟ جواب این دو سوال بعد از ذکر یک مقدمه به صورت اختصار به عرض میرسد .
** مقدمه **
در اسلام اصول احکام دین و مصدر و مرجع فقه اسلامی عبارتند از : قرآن کریم و سنت نبوی شریف و اجماع اصحاب و قیاس و نزد جمعی عقل و اجتهاد . با این توضیح مثلاً اگر نیاز به حل یک مسئله فقهی داشته باشیم مانند : پیوند قلب و یا فروش خون و یا گرفتن وام از بانک یا تلقین میت اول به جهت دریافت جواب این موارد به قرآن کریم مراجعت می نماییم اگر در قرآن جواب درستی یا نادرستی موضوع را یافتیم بیان خواهیم کرد که فلان اقدام حلال یا حرام است و اگر جواب را نیافتیم به سنت رسول خدا مراجعت مینمائیم و اگر در سنت باز جواب را نیافتیم به اجماع و بدین ترتیب تمامی اصول احکام و مصادر فقه را بررسی تا جواب را دریابیم زمانیکه به نتیجه رسیدیم و جواب مناسب را یافتیم نتیجه را به اهل ایمان اعلام میکنیم .
مثلاً خداوند متعال در آیه 6 سوره مائــــده میفرماید : « اگر قصـــــد اقامه نمـــــاز را داشتیـــد باید وضـو بگیرید با شرائط مورد اشاره در آیه و حدیث شریف نبوی» در ادامه آیه میفرماید : « اگر قضاء حاجت انجام دادید و یا زن نامحرمی را لمس کردید وضوی شما باطل خواهـــــــــد شد» (أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ) . با توجه به لغات عدیده و فرهنگ وسیع عربی بعضی کلمه « لَامَسَ » را به مقاربت جنسی و عمل زناشوئی تفسیر کردهاند و جمعی دیگر « لَامَسَ » را به معنی لمس کردن ، دست زدن و لمس پوست مرد و زن تفسیر نمودهاند . این دو تفسیر و دو توجیه موجب شده است دو دیدگاه مستقل مطرح گردیده و به دلائل و مستندات مورد استفاده هر یک از صاحب نظران نظر خود را منطبق با لغت عرب و مفهوم قرآن کریم و عمل رسول خدا می دانند و البته هرگز نظر یکدیگر را رد نکردهاند . این استنباطات و تفسیرات از کلمات قرآن کریم و شرح احادیث نبوی به رای و رای به مذهب تبدیل شده و هرصاحب رأیی افرادی را دور هم جمع کرده است . مثلاً در مثال « لَامَسْتُم » امام شافعی (ره) ، امام احمد ، امام مالک و فقهاء این سه مذهب با یک اختلاف جزئی « لَامَسَ » را به معنی لمس و التقاء پوست مرد با زن تفسیر کرده و معتقدند لمس و دست زدن مرد اجنبی با زن اجنبی در صورتیکه به حد بلوغ رسیده باشند مبطل وضوء است و امام ابو حنیفه و امامیه « لَامَسْتُم » را به معنی مقاربت جنسی و جماع تفسیر کردهاند و معتقدند لمس و دست زدن زن و مرد اجنبی موجب نقض وضوء نیست و این نوع اختلاف در استنباط و رای و نظریه باعث ایجاد مذاهب فقهی شده و امروز علی رغم مخالفت بعضی از افراد با مذاهب فقهی مسلمانان در دنیای اسلام در هر منطقه ای از نظر و رای این بزرگواران استفاده و پیروی می کنند و در گذشته با هم نزاع و درگیری نداشتهاند و از دیدگاه فقهاء بزرگوار در جهت پیشبرد کارهای عبادی و اجتماعی و روزمره خود استفاده کرده اند ، با هم بوده اند ، با هم زیسته اند و با تفتهم از دنیا رفته اند بعد از ذکر این مقدمه کوتاه به نتایج و جواب کامل دو سوال فوق اشاره میکنم .
** نکات و نتایج درس **
1- به فرموده قرآن کریم همه مومنین برادرند « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ » از نظر قرآن کریم و رسول خاتم (ص) هر نوع اختلاف و تفرقه از سوی هر کس و به هر دلیل و بهانه ای که باشد گناه و عصیان است. قرآن کریم میفرماید : « وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُم » .
2- مذاهب فقهی و دیدگاه فقهاء و بزرگان دین در گذشته تاریخ سبب اختلاف و تفرقه نبودهاند حتی بعد از رحلت پیــامبر بزرگوار اسلام (ص) و در عصر مهاجرین و انصار در بین دانشمندان اصحاب رسول خدا ، دیدگاههای متفاوتی وجود داشته است مانند دیدگاه حضرات : عبدالله بن عباس ، عبدالله بن عمر ، عبدالله بن مسعود (رضوان الله تعالی علیهم اجمعین ) معهذا همگی با هم با محبت و برادری و تفاهم زیسته و نظرات آنها حلال مشکلات دینی و اجتماعی خداپرستان عصر خود بوده است .
3- بعد از عصر اصحاب ، در زمان تابعین در موارد مختلف شاهد یک نوع اختلاف نظر در امور کلامی و فقهی بودهایم که بیشتر در سطح مدارس دینی ابراز شده است و بعد از عصر تابعین دیدگاه و آراء فقهاء کم و بیش مطرح و به خارج مدارس رفت و سبب تشکیل مذاهب فقهی گردید معهذا اسلام قوی تر و ممالک اسلامی وسیعتر و اختلاف و تفاوت نظر موجب جنگ و نزاع نگردید .
4- ذات آراء فقهاء و مذاهب فقهی اسلامی عامل تفرقه نبودهاند تا زمانیکه هوا و هوس و سیاست غیر دینی و مصالح افراد ومصالح گروه وسیاست سران دولتها اختلاف فقهی و آراء فقهاء را وسیله پیشبرد و پیشرفت خود قرار دادند در نتیجه وحدت به تفرقه و محبت به دشمنی تبدیل و طرفداران هر مذهب راه خود را درست و برحق و راه دیگران را غیر صحیح تلقی تا این چنین شدیم که هستیم .
5- ما معتقدیم حتی در این عصر پر از اختلاف و تفرقه و وجود تضارب افکار در صورتیکه آراء بزرگان دین و استنباط فقهاء بزرگوار وسیله جنگ و جدال قرار نگیرد و ما مسلمانان با هم صادق باشیم و زبان و قلبمان یکی و دعوت ما برای خدا و اعتلاء دین باشد قطعاً پیروز خواهیم بود و اختلاف مذاهب مانع پیشرفت و ترقی ما نخواهد شد .
6- نکته آخر اگر اسلام تنها یک مذهب بود و یا بدون مذهب و به صورت تک رأی اداره میشد امروز شاهد این همه نشاط و رشد فرهنگی و این همه کتابخانه ها در دنیای اسلام نبودیم پس مذاهب رحمتاند و در حدیث است « اِختِلافُ اُمَتِی رَحمَه » مگر ما مسلمانان آن را به اختلاف و نزاع تبدیل کنیم و در این صورت عمل و برداشت مسلمانان است که وحدت و تفرقه را ایجاد میکند و اِلاّ اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست . پس بیایید با هم با محبت و برادری برخورد و دلسوز دین و دنیای خود باشیم وحدت را جزو عقیده دینی و اختلاف را عامل بدبختی تلقی و مردود بشماریم .
« وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ »
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و اصحابه اجمعین »
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .