روز سه شنبه مورخ 25/12/88 ، و در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه با حضور علاقمندان درس يكصد و دوم از سلسله مباحث تاریخ با موضوع 1- حیات دو نفر از سلاطین عثمانی ، سلـــطان محمد رشاد و سلطان وحيد‌الدين  2- انقلاب كمالي و انحلال خلافت عثماني ارائه شد.

 در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده علاقمندان درج شده است .

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون تــاریــــــخ خلافت سلاطین عثمانی

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس يكصـــــدو دوم از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس بیست و چهارم(اخر)  حیات سلاطین عثمانی

موضوع  درس :

1-حيات سلطان محمد رشاد و وحيد الدين                   2- انقلاب كمالي و انحلال خلافت عثماني  

* حيات سلطان محمد رشاد و وحيد الدين *

در اواخر سال 1909 ميلادي جمعيت اتحاد و ترقي مولود غرب كه مقر آنها در پاريس بود با ساير گروههاي ضد دستگاه عبدالحميــــد با اســـــلام گرايان طرفدار سلطان عبدالحميد در چند جبهه درگير شدند . عنايت به وضعيت دروني دولت و نبودن وحدت و قدرت متمركز اسلام گرايان سركوب شدند و در نتيجه همچنانكه قبلاً اشاره شد سلطان عبدالحميد عزل و به شهر سالونيك تبعيد گرديد و محمد رشاد برادر عبدالحميد در جاي وي تعيين شد .

محمد رشاد در ابتدا تحت تاثير شعار نيروهاي جوان و عاشق غرب قرار گرفت و از پشت پرده خبر نداشت و دنيا را در ظاهر به نفع خود مي‌ديد و اعلام كرد من از شريعت اسلام و دولت مشروطه و اراده ملت دفاع خواهم كرد. چندي نگذشت بازيچه دست جمعيت اتحاد و ترقي قرار گرفت و در سال 1337 فوت كرد و برادرش وحيد الدين كه از هرحيث از وي ضعيــف‌تر بود در جاي وي تعيين و انتخاب گرديد. 

دوران شروع سلطنت وحيد الدين با اواخر جنگ جهاني اول كه از سال 1333هجري (1914 ميلادي) شروع شده بود مواجـه و در اثــر بي حكمتي سران دولت عثماني كه در جنگ جهاني اول با آلمانها همراهي كرده بودند ، متفقين ( انگليس ، فرانسه ، ايتاليا ، روسيه و سپس آمريكا ) به بهانه همراهي تركيه با آلمان و متحدين آلمان در گوشه و كنار به امپراطوري عثماني حمله كردند . ابتدا اقاليم عربي و آفريقايي تحت قدرت و تصرف دولت عثماني را تصرف و سپس بر شهرهاي تركيه از جمله استانبول و آنكارا حاكم شدنــد و  قدرت وعزت عثماني‌ها را كاملاً به ذلت تبديل نمودند و ترك ها در جهت استقلال تركيه خيلي كوشش به عمل آوردند ولي نتيجه اي عايد نگرديد عاقبت در سال 1339 هجري (1920 ميلادي) در شهر سيفر فرانسه  قراردادي بين تركيه و دولتهاي غربي منعقد و امضاء گرديد و به شرح آن مقرر شد يونان از منطقه ازمير تركيه خارج شود و تركيه نيز چند امتياز كمرشكن به روسيه و غرب عطا نمايد .

قابل ذكر است در زماني كه يونـــــان قسمتي از تركيــه را اشغال كرده بود مصطفي كمال به عنوان فرمانده ارتش حركاتي از خود نشان داد هم مردم داخل تركيه را فريب داد وهم مردم مسلمان خارج تركيه ، از جمله قرآن را روي نيزه ها قرار داد و بانگ جهاد را سر داد و مسلمانان را به جهاد عليه دشمنان اسلام دعوت كرد و چون مردم با اين فرد سكولار و ماسوني آشنائي نداشتند براي وي دعاي خير كردند و در حمايت از او شعار دادند حتي احمد شوقي امير شعراء پارچه شعري در وصف وي نوشت از جمله :

الله اكبركم في الفتح من عجب      يا خالدالترك جدد خالد العرب

« الله اكبر چه فتح عجيبي نصيب مسلمين شده است    اي خالد ترك راه خالد عرب را احياء كن »

در سال 1922 ميلادي تركيه به كنفرانس لوزان فرا خوانده شد براي انعقاد پيماني كه بر مبناي آن دولت تركيه در محدوده تركيه امروزي مستقل باشد و متفقين او را به رسميت بشناسند و در مقابل تركيه به خواسته هاي غرب مسيحي و متفقين گردن نهد . مجلس و دولت تركيه حاضر به پذيرش نشدند ولي بعداً مصطفي كمال مواد را پذيرفت كه عبارت بودند از:   

1- الغاءكامل خلافت اسلامي

2- طرد خليفه وحيد الدين از اراضي تركيه

3- مصادره اموال خليفه

4- اعلام لائيك بودن دولت  تركيه

با پذيرش اين 4 بند ضد دين ، ضد شرف و ضد ملت تركيه از سوي مصطفي كمال ، فوراً سلطان وحيدالدين عزل و به جزيره مالت تبعيد و بقيه مواد اجرايي شد و متفقين از خاك تركيه خارج شدند و دولت لاييك در جاي خلافت عثماني استقرار يافت .

در اين درس به عنوان نتيجه درس ، به نتيجه نهائي دولت‌هاي عثماني و نتيجه غفلت مسلمانان و آثار منفي دولت كمالي اشاره مي كنم .

1- علت شكست امپراطوري عثماني

1- فقدان اصل تبري و تولي ، هر مسلمان و هر دولت اسلامي بايد دشمنان دين را دشمن خود و دوستان دين را دوست خود تلقي و از دشمن اعلام برائت و با دوست اعلام ولاء و دوستي نمايد ، فقدان اين اصل موجب ضعف فرد و جامعه ديني خواهد شد و دولت عثماني در آخر عمرش دوست و دشمن را با يك چشم مي ديد .        

2- توجه به نماز و روزه در بين تمامي برنامه هاي دين  ، مثلاً در اواخر دولت عثماني ، مفهوم اسلام فقط در عبادات منحصرمي شد وتوجهي به بقيه احكام نمي شد.

3- در اواخر دولت عثماني كار دولت بيشتر انتشار خرافات و بدعت ها به جاي اسلام ناب بود .   

4- فقدان رهبري قوي در طول حدود يكصد سال آخر دولت عثماني و اگر چه سلطان عبدالحميد فردي قوي بود ولي پايه هاي دولتش در حال لرزش بود و دلسوزي عبدالحميد به جايي نرسيد .   

5- تشويق علماء و طلبه هاي مدارس به حفظ دروس به جاي درك مفاهيم .   

 6- اجازه ارشاد و تبليغ  و در سلك علماء دين قرار گرفتن افراد ضعيف ، و در يك جمله سپردن سنگر دين به افراد ضعيف يكي ديگر از ضعف‌هاي دولت عثماني بود

7- انتشار ظلم و فساد اداري و آزادي شرب خمر در بين حكام و كوچه و بازار .  

8- توجه به رفاه بيش از حد مردم و تقويت شهوات و توجه به بازار رقص و موسيقي و دعوت از هنرمندان غربي بخصوص زنان رقاصه فرانسه‌اي به استانبول در جهت سرگرمي جوانان ترك .    

9- اختلاف و تفرقه ملي و مذهبي بين افراد جامعه و دهها مسائل ديگر .    

2- خدمات عثماني ها     

 لازم به ذكر است سلاطين عثماني در سال 684 هجري قمري مصادف با 1285 ميلادي قدرت و سلطنت خود را در تركيه شروع و بيش از 600 سال حكومت نمودند ، مردان بزرگي چون محمد فاتح قهرمان فتح قسطنطنيه داشته‌اند و خدمات شاياني به اسلام نمودند ، اسلام را به اروپا رسانده و اســـلام در اروپـــا يادگار آنهاست .

از جمله خدمات مشهود آنها :

1- از حرمين شريفين در مقابل استعمار پرتغال دفاع كردند

2- از مسلمانان در بند اسپانيا حمايت كردند

3- دولتهاي استعمارگر را در ممالك اسلامي اخراج نمودند

4- دينداري و فرهنگ جهاد را احياء و در ممالك اسلامي امنيت ديني را ايجاد كردند

5- از رشد يهوديان و استقرار صهيونيستها در فلسطين كاملاً جلوگيري نمودند

6- به مساجد و مدارس ديني و اوقاف اسلامي و جايگاه علماء ارزش دادند 

7- به جايگاه سلف صالح در زندگي مسلمانان مشروعيت بخشيدند

8- مدت 7 قرن نام اسلام و خلافت اسلامي را چون قدرتي قوي در مقابل مسيحيت و يهوديهاي خائن نشان دادند.

9-قسطنطنيه كه فتح آن جزو آرزوهاي پيامبر اسلام (ص) بود را فتح كردند و به استانبول ( پايتخت اسلام )‌تغيير نام دادند .

3- آنچه غرب و جمعيت اتحاد و ترقي مصطفي كمال بر سر اسلام و مسلمانان آورد .

مصطفي كمال كه بناء به قولي اصالتاً يهودي است ، در ارتش تركيه وارد شد و در شام و فلسطين شهامتي در برابر يوناني‌ها نشان داد و تا حدي معروف شد و از فرصت استفاده كرد و در سال 1923 خلافت را ملغي و بعد از عزل و تبعيد وحيدالدين قدرت تركيه را به دست گرفت و با توجه به حقد و عداوتي كه با اسلام داشت به سرعت ماموريت خود را انجام و در سراسر تركيه اين چنين عمل كرد :

1- الغاء خلافت اسلامي

2- تعطيلي شريعت اسلام و جانشيني قانون سوئيس در جاي شريعت اسلام

3- منع كتابت با حروف عربي و جايگزيني حروف لاتيني

4- جايگزين كردن تقويم ميلادي در جاي تقويم اسلامي

5- تعطيل كردن يكشنبه به  جاي جمعه

6- منع گفتن اذان به زبان عربي

7- منع علماء از پوشيدن لباس روحانيت در خارج مساجد

8- منع تفسير قرآن به غير تركي و منع خريد و فروش و چاپ كتاب به زبان عربي و فارسي و انتقال كتابهاي عربي و فارسي به مكه ، ايران و هند

9- بستن درب اكثر مساجد ، بخصوص مساجد معروف تركيه از جمله مسجد مشهور جامع محمد فاتح را بست و مسجد اياصوفيا را به موزه تبديل كرد 

10- منع تعدد زوجات                                                            

11- حجاب اسلامي را ممنوع و بي حجابي را اجباري كرد .

12- تشويق رقص و عروسي به سبك غرب و اجازه ورود زنان و مردان غربي در جهت تشويق جوانان ترك به رقص مدرن روز .

13- مردان تركيه را به پوشيدن لباس غرب مجبور كرد .

14- ارتباط دولت تركيه را با دولت هاي اسلامي بخصوص حجاز ممنوع كرد .

15- مشايخ طريقت را سركوب و اكثر تكايا را قلع و قمع نمود .

مصطفي كمال طي مراسمي خود را به نام اتا ترك يعني پدر تركها معرفي كرد و يك بار يك جلد قرآن را در انظار مردم بلند كرد و گفت : ترقي و تعالي ملتها در سايه اين قانون كهنه و قديمي ميسور نيست . در يك جمله اتاترك به خيال خود نور اسلام و خلافت ديني را در هم پيچيده و به مردم دنيا اعلام كرد ديگر اسلام را در تركيه براي هميشه خاموش كرده است اما خداوندي كه صاحب اسلام و قرآن است به اين ابوجهل زمان فرموده است :

« يريدون ليطفئوا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لو كره الكافرون »

 بالاخره اتاترك در سال 1356هجري قمري(1937ميلادي) مرد و قبل از مرگ چندين سال به درد كليه شديد مبتلا شد و روز روشن را چون شب تاريك مي ديد و تمامي پزشكان از علاج وي عاجز ماندند و فقط اين جمله را گفتند : كليه هاي پدر ترك ها در اثر مصرف بيش از حد مشروبات الكلي خراب شده است . بله مصطفي كمال اين ديكتاتور ماسوني و لائيك يهودي و نوكر غرب آنچه توانست در تحقير و اهانت به دين ، قرآن ، مسلمانان و مساجد انجام داد  و غرب و يهوديان براي وي كف زدند و آفرين گفتند ولي بزرگاني چون بديع الزمان سعيد نورسي با جهاد خود و نوشتن كتابهاي عديده و تحمل حبس و تبعيد مدام، از اسلام در مقابل خيانت اتاترك دفاع كردند و امروز تركيه موجب افتخار اسلام و مسلمانان در جهان است و نور اسلام از هر زمان در تركيه روشن تر است  و فكر اتاترك در تاريكي فرورفته است.

4- ما چه كار كنيم ؟   

برادران عزيزم و جوانان ارجمند بدانيد ما در سايه اسلام و قرآن عزيز هستيم . دشمنان ما بخصوص غربي‌ها ( يهوديها و مسيحي ها ) دشمن ما مسلمانان هستند. شما با يك مرور ساده خواهيد ديد اگر آمريكا و غرب در عصر ما بر هر مملكتي فائق شوند بلايي بر سرش مي آورند كه بر سر امپراطوري قوي عثماني آوردند .

هيچ گاه از توفيق آنها شاد نباشيد و خوش بيني را از فكر خود پاك كنيد و هشيار ، بصير ، بافكر و صاحب بينش باشيد .

و در يك جمله مسلمان و ايراني و كرد با غيرت باشيد و وسوسه غربي ها را با قرآن جواب دهيد . خداوند شما و خانواده تان را محفوظ فرمايد .

خدايا چنان كن سرانجام كار                      تو خشنود باشي و ما رستگار

ضمناً در درس هاي تاريخ امپراطوري عثماني از كتابهاي ذيل استفاده شده است :

1-دولت عثماني از اقتدار تا انحلال تاليف اسماعيل احمد ياقي ترجمه رسول جعفريان

2- الدوله العثمانيه تاليف دكتر محمد علي الصلابي

3- تاريخ الدوله العليه العثمانيه تاليف محمد فريد بك محامي  

4- تاريخ امپراطوري عثماني تاليف هامر پر گشتال فرانسوي ترجمه ميرزا زكي علي آبادي

5- دين و سياست در دولت عثماني تاليف دكتر داوود رسول  ترجمه منصور حسيني  

6- بورسا نخستين پايتخت امپراطوري عثماني تاليف پرفسور سماوي ايجه ترجمه شهناز بيگي

7- مه لا ئيدريسي بدليسي كردي تاليف حسن محمود حمه كه ريم

‍‍ « وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

این مطلب را به اشتراک بگذارید

نوشتن دیدگاه

نام

تصویر امنیتی جدید