روز سه شنبه مورخ 27/11/88 ، و در ادامه کلاسهای هفتگی ماموستا ملا قادر قادری در مسجد قباء پاوه با حضور علاقمندان درس نود و هشتم از سلسله مباحث تاریخ با موضوع حیات سه نفر از سلاطین عثمانی ، سلـــطان عثــمان ســوم - سلـــطان مصطـــفي ســـوم - سلـــطان عبدالحـــميد اول ارائه شد.
در ادامه ، درس مذکور جهت استفاده علاقمندان درج شده است .
مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون تــاریــــــخ خلافت سلاطین عثمانی
توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري
درس نودو هشتم از سـلـسه مبـــاحث تـــــــــاریخ
درس بیستم حیات سلاطین عثمانی
موضوع درس :
** حيات بیست و پنجمین ، بیست و ششمین ، و بیست و هفتمین سلطان عثماني **
1 - سلـــطان عثــمان ســوم 2- سلـــطان مصطـــفي ســـوم 3- سلـــطان عبدالحـــميد اول
* حيات بيست و پنجمين سلطان عثماني سلطان عثمان سوم *
عثمان فرزند مصطفي دوم در سال 1110 متولد و در سال 1168 در سن 58 سالگي با حضور در مسجد جامع ابو ايوب انصاري ، بزرگان قوم يا وي بيعت كردند و تا سال 1171 به مدت سه سال و يازده ماه قدرت را در دست داشت .
در زمان وي اقدامات ملموسي انجام نگرفت و تنها كاري كه براي مردم موثر و مفيد بود اين بود كه اولين چاپخانه و دستگاه چاپ كتب را در استانبول به سال 1170 داير كرد.
* حيات بيست و ششمين سلطان عثماني سلطان مصطفي سوم *
مصطفي فرزند احمد سوم در عمر 42 سالگي قدرت را بعد از فوت عثمان سوم در سال 1171 به دست گرفت .
مصطفي فردي شايسته ، با درايت و هشيار بود . ابتدا وصيت پطرس كبير رهبر و حاكم مسيحي روسيه را ملاحظه و مطالعه دقيق نمود و وصيت نامه پطرس و روسيه را يك خطر عظيم براي استانبول تلقي كرد و خود را به جهت رويارويي با دولت روسيه آماده كرد ، به جهت استحضار ذهن دوستان به چند بند از 14 بند وصيت نامه پطرس كبير مسيحي ارتدكس اشاره مي كنم:
در يكي از بندها آمده است : بايد به دولتهاي مخالف و ملتهاي آنها رشوه داده شود به جهت ايجاد فتنه و فساد داخلي و ايجاد نزاع و اين امر به صورت مداوم ادامه داشته باشد بخصوص در بين دولت آلمان و عثمانيها و در بند ديگري آمده است بايد همواره با ايران و تركيه در جنگ باشيم و مجال فكر و ترقي به آنان داده نشود و عاقلانه ترين روش ايجاد اختلاف بين ايران و تركيه است و خودمان ناظر باشيم و در بعضي اوقات به يكي از طرفين كمك كنيم ، بايد به فكر تسخير استانبول و درياي سياه باشيم چون ( من يحكم علي استانبول حقيقه يحكم علي الدنيا ) . اگر بر دولت آلمان و تركيه فايق شويم با فرانسه مي نشينيم و دنيا را به دو بلوك بين خود تقسيم مي كنيم .
مصطفي با آلمان پيمان دوستي امضاء كرد و با روسيه اعلام جنگ نمود و به وضع تجارت سر و سامان داد . طرح برگشت آب دجله به استانبول را تصويب كرد و مقدمات جمع آوري آبها را به جهت رونق كشاورزي شروع كرد و آشوب مصر و شام كه توسط علي بيگ والي عثماني در مصر برپا شده بود را سركوب نمود .
مصطفي دو بار با روسيه جنگيد در جنگ اول شكست خورد و صلحنامه خفت باري را امضاء كرد . روس ها صلحنامه را زير پا گذاشتند و اين بار تركيه وارد جنگ ديگري شد و به نفع عثماني ها تمام شد . عاقبت سلطان مصطفي بعد از 16 سال و 8 ماه سلطنت در سال 1187 فوت كرد .
* حيات بيست و هفتمين سلطان عثماني سلطان عبدالحميد اول *
بعد از درگذشت مصطفي در سال 1187 برادرش عبدالحميد در جاي وي نشست .
عبدالحميد فرزند احمد سوم از سال 1187 تا 1203 به مدت 16 سال حكومت كرد . در همان سال اول صدارت عبدالحميد ، روسيه يك جنگ خونين را بر عليه تركها شروع كرد و از طريق بلغارستان به طرف درياي سياه و مرز استانبول هجوم آورد ، نهايت جنگ با پيشنهاد صدر اعظم تركيه به صلح انجاميد كه به شرح آن قدرت و اداره تا تارستان و قسمتي از روماني و منطقه قفقاز كه تحت سلطه عثمانيها بود به مردم محل واگذار شد مشروط بر اين امر كه اداره مساجد و امور ديني مردم كماكان در دست عثمانيها باشد . و به روسيه اجازه كشتيراني در درياي سياه وحق دفاع از مسيحيان ارتدكس مقيم در ممالك عثماني داده شد و عثمانيها موظف شدند غرامت جنگي را به روسي ها بپردازند.
روسيه كاملاً و از هرحيث بر دولت عثماني صاحب نفوذ گرديد و در داخل دولت در مصر و شام و حتي استانبول و ساير مناطق مردم را عليه دولت عثماني به آشوب تحريك و پشتيباني مادي نمود تاجايي كه دولت عثماني از روس ها عصباني و در سال 1200 هجري سلطان عبدالحميد با روسيه اعلام جنگ كرد.
روسيه و اتريش عليه عثماني ها هم پيمان شدند و نهايت جنگ به نفع عثماني ها تمام شد در اين ايام ناپلئون به مصر كه تحت حمايت عثمانيها بود حمله كرد و عثانيها توان كمك و دفاع را نداشتند و بدنه دولت عثماني كاملاً از داخل ضعيف شده بود و مجدداً تن به صلح ديگري با روسيه داده شد و عبدالحميد در سال 1203 در گذشت .
** نتيجه **
در دولت داري و حكومت بر مردم بخصوص اگر نام حكومت ، اسلامي و شعار دولت دينداري باشد قبل از هر كاري بايد رئيس دولت فردي و ديندار صادق وپاك و دلسوز باشد و نيروهاي دولتي در كنار تجربه و تخصص و مديريت كاري متدين باشند اگر اين شرايط در دولت و كار گزاران آن تحقق يابند جامعه شاهد پيروزي ، ترقي ، استقلال و عزت خواهد بود و هر نوع خدشه در صفات مورد اشاره حتي اگر رئيس دولت ملائكه باشد ولي نيروها ، سالم ، مطيع و صاحب تجربه نباشند و يا نيروها تمامي صفات پسند را دارا باشند ولي راس دولت فاقد صفات دولت داري باشد پيروزي ميسور نخواهد بود.
براي نمونه سلطان مصطفي سوم مردي وارسته و توانمندي بود ولي نيروهاي تحت امر وي در درون مريض بودند و بالعكس در دوران سلطان عبدالحميد نيروها آمادگي نسبي براي دفاع داشتند ولي سلطان ضعيف و مريض بود و در نتيجه امپراطوري عثماني از شرق مورد تجاوز روسيه و از غرب مورد هجوم ناپلئون بنا پارت فرمانده عمليات نيروهاي فرانسه قرار گرفت و نشانه اي از دفاع وجود نداشت و پشت دولت خم شده بود.
در طول تاريخ مسلمانان هر گاه توجهي به فرمان و دستورات خداوند متعال داشته اند و گوش هاي خود را در برابر امر آسماني (واعتصموا بحبل الله ... ولا تناز عوا ... ولاتتخذالمومنون الكافرين اولياء ... واتقوا الله. .. واعدوا لهم ...) داشته اند، پيروز و سربلند بوده اند و هرگاه گوش به هشدارهاي قرآن و توصيه هاي دين اسلام نداده اند شكست خورده اند.
اقبال رحمة الله عليه مي فرمايد :
مسلمانان تا به مسجد صف كشيدند گريبـــــــــــان شهنــشـاهـان دريدند
چون آن آتــش درون سـيـنه افســــرد مسلمانـــــــــان به درگاهان خزيدند
** خداوندا به ما آگاهي و توان بيشتري در راه پاسداري از دين در برابر مكر دشمنان عطاء فرما. آمين **
« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »
این مطلب را به اشتراک بگذارید
• لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
• نظرات شما پس از بررسی و بازبینی توسط گروه مدیریت برای نمایش در سایت منتشر خواهد شد.
• در صورتی که نظر شما نیاز به پاسخ دارد، پاسخ خود را در ذیل همان موضوع دنبال فرمایید.
• از نوشتن دیدگاهایتان با حروف فینگلیش جدا" خودداری کنید .