«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه
«ماموستا» پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه پاوه

کلاس تاریخ

از آذرماه سال 1386 تاکنون سه شنبه هر هفته بعد از نماز عشاء مسجد قبای شهر پاوه شاهد حضور بیش از 250 نفر از علاقمندان مباحث دینی ، اخلاقی است. در این شب ها به تناسب زمان توسط حاج ماموستا ملا قادر قادری هر شب دو درس ارائه میشود یک درس تفسیر قرآن کریم و درس دیگر سیره نبوی ، تاریخ اسلام ، تاريخ انبيا و قصه هاي قرآني ،  است .

در این بخش درسهای مربوط به سیره نبوی و تاریخ اسلام ، تاريخ انبيا(ع) و قصه هاي قرآن ارائه شده در این کلاسها را جهت استفاده دوستداران و علاقمندان به تاریخ درج میکنیم. باشد که مورد رضایت حی سبحان و استفاده شما دوستان عزیز قرار گیرد و. انشاء الله 

كلاس تاريخ در تاريخ 4مرداد ماه 1390 با پايان دور اول كلاسها در سال 1390 ،‌ پايان يافت و مقرراست در دور جديد در كنار درس تفسير قرآن ، درس جديدي ارائه شود


**************************


مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس هفتم

تاریخ : 18/10/86

موضوع  درس :

سفرپیامبر اسلام (ص) به طائف وآنچه که در این سفر گذشت

 

 

متن درس :

در درس قبل گفتیم  پیامبر اسلام(ص) سال دهم را عام الحزن نام نهاد و این سال برای پیامبر اسلام و یارانش ازهر جهت سالی پر از محنت وزحمت و آزار بود و به جهت تسکین روح و روان خود تصمیم گرفت به طائف سفر و مهاجرت نماید و در آخر ماه شوال سال دهم همراه شاگرد و مرید صادق ، مطیع و مخلصش زید بن حارثه به طائف عزیمت نمود.

 طائف از نظر جغرافیایی در جنوب شرقی مکه مکرمه و در 65 میلی مکه واقع شده است . منطقه ای است سردسیر ، خوش آب و هوا ، دارای آب فراوان ، زمین حاصلخیز و محل استقرار بت مشهور عزّا و مرکز حکومت طائفه ثقیف که در عهد پیامبر اسلام (ص) افرادی چون عروه و عمرو ثقفی در طائف حاکم بودند .

 زمانی که پیامبر اسلام به طائف رسید بدواً به دو نفر از حاکمان طائف مراجعت نمود به این نیّت شاید به اسلام هدایت شوند و با هدایت آنها نور اسلام طائف را روشن و به پرستش عزّا خاتمه داده شود که بعد از بیان انگیزه سفر و دعوت آنها به توحید، اولی باخشم و عصبانیت گفت : مگر قحط الرجال است خدا شما را به پیامبرخود انتخاب کرده است و دومی گفت : یا در اظهاراتت صادق و پیامبر خدا هستید در این حالت وجودت برای جامعه خطر است و اگر صادق نباشید دلیلی وجود ندارد که من از یک نفر دروغگو پیروی کنم سریعاً منطقه را ترک کنید و سپس ناجوانمردانه اوباش و بچه های طائف را تحریک و با فحش و ناسزا و سنگ به دنبالش افتادند تا جایی که هر دو پای مبارکش زخمی و مجروح و از فرط ناراحتی و اذیت به باغی پناهنده شد که متعلق به عتبه و شیبه فرزندان ربیعه بود .

 در باغ آرام گرفت و در سایه  درختی همراه زید نشستند و سپس با قلب حزین و دلی آرام و همتی بلند سرش را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: « اللهم الیک اشکو ضعف قوتی و قله حیلتی و هوانی علی الناس یا الرحم الراحمین » الهی به حالم آگاه و خبیر و بصیر هستید و ضعف جسم وخستگی روح و کمی عده وعده ام را شاهدی ای مهربان ترین مهربانان  و سپس فرمود : الهی فقط تو از من ناراحت نشوید حاضرم  بیش از این مصائب را تحمل کنم اما ای خدای بزرگوار و ای ناصر و حامی ضعفاء کرم و رحمت و عافیت و محبت و لطفت را طلب می کنم و لاحول و لاقوه الا بک .

صاحبان باغ از دور تحت تا ثیر وضعیت قرار گرفته و مقداری انگور توسط خادمشان عداس برای آنان فرستادند حضرت محمد (ص) زمانی که قصد صرف انگور را کرد فرمود : بسم الله الرحمن الرحیم  عداس از شنیدن این جمله تعجب کرد سپس پیامبر اسلام (ص) فرمود : اهل کجا هستید گفت : اهل نینوا حضرت فرمود: نینوای یونس برادرم عداس تعجب و حیرتش بیشتر شد و گفت : شما یونس را از کجا می شناسید فرمود: من و یونس هر دو پیامبر خدا هستیم و در نتیجه بحث و گفتگو عداس ایمان آورد و سپس پیامبر اسلام (ص) راهی مکه گردید و زمانی که به نزدیکی مکه رسید گروهی از جنیان ایمان آوردند که تفصیل موضوع در سوره جن آمده است .

 آنگاه احدی را از طائفه خزاعه به مکه فرستاد تا در زمان ورود به  مکه از وی ضمانت شود به دو نفر از بزرگان قوم حسب توصیه پیامبر اسلام (ص) مراجعت و هر دو نفرجواب منفی دادند . پیامبر اسلام (ص) خیلی ناراحت شد و مجددا برای مطعم بن عدی خبر فرستاد و مطعم ضمانت را پذیرفت و همراه چند نفر از فرزندان و برادرزادگان خود به استقبال پیامبر رفتند و تا کنار کعبه از وی حمایت و اعلام کرد من کفیل محمد (ص) هستم و سفر طائف خاتمه یافت .

نتیجه  درس :

1-   اگر هر فردی از افراد جامعه اسلامی فقط مشکلات و مصائب پیامبر اسلام را در سفر طائف مرور کند کافی است که درک کند پیامبر بزرگوار ما در راه این دین چه زحماتی را کشیده و اذعان خواهد کرد این دین ساده در جامعه انتشار نیافته است و باید با چنگ و دندان از وی حمایت کرد .  

 

2-   صبر وتحمل مشکلات و مصائب درراه عقیده اگر چه زحمت وتلخ است ولی نتیجه ای ستودنی دارد ملاحظه کنیدپیامبر ما با صبر وتوکل به خدا دین را حفظ کرد و خداوند متعال نام نیک او را در کنار نام خود برای همیشه تاریخ قرار داد مثلا دراذان و غیره .

 

3-   جن مخلوقی هستند غیر مرئی و به نص قرآن و سنت پیامبرمارسول انس وجن است لذااورا رسول ثقلین می نامیم وبر هر مومنی واجب است به عالم غیب ازجمله وجود جن وشیاطین ایمان داشته باشد.

 

4-   بعد ازجنگ احدو شهادت حضرت حمزه و یارانش وآن همه مصائبی که نصیب مسلمانان گردید حضرت عائشه (رضی الله عنها) فرمود: ((یارسول الله هل اتی علیک یوم کان اشد من یوم احد)) حضرت (ص) فرمود: زحمات قوم شما شدیدتر بود ( در سال دهم بعثت) زمانی که خبرفرستادم ازمن ضمانت کنند و جواب نفی دادند و از فرط ناراحتی صورتم را برروی زمین گذاشتم و به خواب رفتم آن لحظات بدتر از احد بود .                

 

 

 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

 

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس ششم

تاریخ : 11/10/86

موضوع  درس :

1 – هجرت جمعی از یاران حضرت به حبشه به جهت حفظ عقیده

2 – عام الحزن(سال غصه و ناراحتی در اثر فوت دو حامی رسول الله(ص)خدیجه کبری وابوطالب )

 

متن درس :

بعد از شکست حصر و برگشت از شعب ابوطالب و تحمل زحمات سه ساله علیرغم اسلام آوردن مردان بزرگی چون حضرات عمر فاروق و حمزه اسداله (رضی الله عنهما) وکثرت عدد مسلمانان هر روز فشار و آزار بیشترمیشد و حمایت و دلجوئی ایمان آورندگان برای پیامبر اسلام غیر مقدور گردید و در نهایت یک روز پیامبر اسلام(ص) به یارانش پیشنهاد هجرت به حبشه را فرمود و آنان را به هجرت به جهت حفظ عقیده و شخصیت دعوت فرمود پیشنهاد مورد قبول واقع شد و تعدادی بیش از هشتاد نفر مرد وزن از جمله حضرات عثمان بن عفان وخانم رقیه زوجه‌اش ابو حذیفه و همسرش ، زبیربن عوام ، مصعب بن عمیر ، عبدالرحمن بن عوف و جعفر بن ابیطالب وغيره از طریق دریای سرخ به حبشه هجرت فرمودند.

مشرکان قریش عبداله بن ربیعه و عمروبن عاص را همراه هدایای زیادی به حبشه فرستادند تا پادشاه حبشه (نجاشی) را وادار به تسلیم مهاجرین نمایند .

نمایندگان مشرکین به حبشه رسیدند و بعد از صحبت ، نجاشی گفت: باید مهاجرین را ببینم و صحبت آنها را بشنوم مهاجرین به جلسه آمدند و در جلسه مردان معروفي هم از حبشه حاضر بودند نجاشی علت مهاجرت را از اصحاب ومهاجرین سوال کرد به نمایندگی مهاجرین جعفر بن ابیطالب(رض) گفت: « ایها الملک » جناب پادشاه ما قومی بودیم جاهل و بی آگاه بجای خدا بت را پرستش می کردیم و گوشت مرده می خوردیم ،‌در جامعه ما از عفت خبری نبود از صله رحم و رعایت حقوق همسایه خبری نداشتیم و حقوق ضعفارا پایمال می کردیم .شخصیتی که اورا می شناختیم ودر صداقت وامانت معروف بود ازجانب خداوند متعال مبعوث و قرآنی بر او نازل شده است بوسیله آن عقیده ما را توحیدی و چهره ما را دگرگون و حيات ما را تغيير داد. و به همین دلیل مشرکان اهل مکه عقیده ما را تحمل نکردند و تحت فشار و آزار آنها مجبور به ترک وطن و به حبشه پناهنده شدیم نجاشی گفت: آیاتی از قرآنی که بر محمد نازل شده است را برای ما بخوانید. جعفر اوائل سوره مریم را که در خصوص حضرات مریم و عیسی(ع) صحبت میکند با صدايی شیوا قرائت کرد نجاشی تحت تاثیر قرار گرفت گریه کرد و با چشمان پر از اشک گفت: مصدر این قرآن و کتاب نازل شده بر عیسی (ع) یکی است و خطاب به نمایندگان قریش گفت: تسلیم این قوم ممکن نیست و آنها را همراه هدایا به مکه برگردانید.

سال دهم بعثت فرارسید و در این سال خدیجه کبری به جوار حق شتافت و بعد از چند ماه از فوت خدیجه ، حامی دوم رسول الله(ص) یعنی ابوطالب فوت کرد و با فوت این دو نفر ( وزیر صادق و مهربانش خدیجه و حامی و پاسدار دلسوزش ابوطالب ) فشار قریش دو چندان شد و رسول الله(ص) خیلی نگران و ناراحت و محزون شد و این سال را عام الحزن نام نهاد.

 

نتیجه  درس :

1-      عقیده بالاترین دست آورد انسان است و در راه حفظ آن باید زحماتي را تحمل کرد تا در نتیجه مومن صابر و غیر صابر مشخص شود .

 

2- هجرت در راه عقیده از سنت پیامبران و عادات موحدان است مومن واقعی نگهبان عقیده است وبرای حفظ آن هر کجا و هر نقطه ممکن باشد حتی اراضی کفار و همجواری کافران باید رفت.

 

 3- همسر همفکر و قوم و دوستان صادق و طایفه و عشیره باغیرت نعمت اند و وجود آنها عزت و سربلندی و فقدان آنها غصه است و حزن پیامبر ما حق داشت با از دست دادن همسر مهربانش خدیجه و عموی باغیرتش ابوطالب محزون شود و یکسال از حیاتش را سال حزن نامگذاری کند .

 

 4- وجود سخنگو و نماینده خوب یک نعمت است نماینده و رهبر باید عاقل ، آگاه ،‌ شجیع و زمان شناس باشد همچنانکه در جعفر(رض) دیدیم .

 

 

« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

 

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس پنجم

تاریخ : 4/10/86

موضوع  درس :

دعوت دین بصورت آشکار

متن درس :

در درس قبل گفیتم پیامبر اسلام(ص)سه سال به صورت سرّی و مخفیانه و بصورت فردی و در منزل ارقم بن ابی الارقم امر دین را ابلاغ و سپس دستور دعوت آشکار نازل شد و به پیامبر اعــلام گردید :  فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ  ( آیه 94 حجر ) یعنی دعوت را آشکار و از مشرکین دوری کن بعد از صدور دستور رسمی از جانب خداوند دایر بر دعوت آشکار و نزول آیه : وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الأقْرَبِينَ  ( 214 شعراء ) امر به دعوت عشيره و خانواده پیامبر (ص) بشرح ذيل مأموريت خود را شروع كردند :

 

1 – یک روز صبح روی کوه صفا قرار گرفت و تمامی عشيره‌هاي قریش را بنام و لقب مورد خطاب قرار داده و با جملاتی چون یا بنی قمر و یا بنی عبدی مناف و یا بنی عدی و یا فلان و يافلان .... در نتيجه جمع زیادی را به صفا و به دور خود دعوت و جمع نمود و سپس فرمود: شما من را به خوبی می شناسید گفتند : بله شما را اصالتاً و شخصاً میشناسیم که فردی صادق و امین هستید و آنگاه فرمود: « انی رسول الله الیکم » من فرستاده خداوند هستم و شما را به پرستش خداوند دعوت و از پیمودن راه شیطان که منتهی به دوزخ است هشدار میدهم . از میان جمعیت ابولهب عموی پیامبر اسلام بلند شد و نسبت به پیامبر اسلام بی ادبی نمود و آنگاه سوره لهب یا مسد در ذم ابولهب نازل شد .

 

2 – بعد از اظهار دین و دعوت بصورت آشکار آزار و اذیت مسلمین بیشتر غیر قابل تحمل شروع شد در روز و شب و در آمد و رفت و در منزل و در کنار کعبه و در همه جا پیامبر اسلام و یارانش مورد تعذیب و آزار قرار گرفتند و مشرکین از هیچ اقدام تبلیغی سیاسی و گفتگو و تشویق در واگذاری ریاست و ثروت و زن که شاید از دعوت عقب نشینی کند کوتاهی نکردند ولی هیچیک از اقدامات نتوانست این داعی حق را از دعوت منصرف و یا تحت تأثیر قرار دهد.

 

3 – بعد از اینکه کفار و مشرکین از انصراف و عقب نشینی و قطع دعوت مأیوس شدند ، تصمیم قتل پیامبر اسلام را گرفتند و از بنی هاشم تسلیم وی را خواستار شدند ، بنی هاشم در مقابل خواست مشرکان مقاومت کردند و زمانی از قتل مأیوس شدند تصمیم بر محاصره اقتصادی پیامبر اسلام و حامیان و پیروان وی  گرفتند و طی جلسه و با امضاء قطعنامه‌ای پیمانی را امضاء کردند كه ظرف مدت 3 سال رابطه خود را از تمامی جهات با محمد و پیروان و حامیان وی قطع و برگ قطعنامه در کعبه آویزان  تا برای تمامی مشرکین حجت باشد .

 

4 – بعد از اقدام فوق الاشاره پیامبر اسلام با حامیان و پیروان خود در اوّل محرّم سال هفتم بعثت به شعب ابوطالب واقع در شرق کعبه و جنوب غربی مکه آن زمان کوچ کردند و مدت سه سال در بـــدترین وضعیت بسر بردند و سپس خداوند متعال مکر ماکرین را نقش بر آب بدستور خداوند موریانه تمامی کلمات قطعنـــامه غیر اسم الله خداوند ( باسمک اللهم ) را خورد و آن را محو و این موضوع باعث شکست توطئه و آزار رسول الله و حامیان وی گردید و محاصره خاتم يافت و پيامبر اسلام و حاميان وي بعد از 3 سال قبول محنت به مكه برگشتند

 

‍‍« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

 

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس چهارم  

تاریخ : 27/9/86

متن درس :

 

در درس قبل گفتیم  حضرت محمد (ص) هر ساله مدتی را در غار حرا سپری می کرد و 4 سال از آمد و رفت به غار حرا گذشت و در مقدمه سال پنجم در حالی که حضرت (ص) چهل سال از حیاتش گذشته بود ، در ماه مبارک رمضان سال 610 میلادی ، پیک آسمان و رابط خدا و رسولان حضرت جبریل ، پیام رسالت را با 5 آیه از سوره علق به محمد (ص) رساند ، حضرت جبریل در صورت یک انسان زیبا شکل به حضرت محمد (ص) فرمود :

اقرأ باسم ربک الذی خلق * خلق الانسان من علق * اقرأ و ربک الاکرم * الذی علّم بالقلم * علّم الانسان ما لم یعلم .

 بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید * همان کسی که انسان را از خون بسته ای خلق کرد * بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است * پروردگاری که بوسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را که نمی دانست آموخت .

بعد از امر بخوان ، حضرت محمد (ص) فرمود: من قاری نیستم ، جبرئیل مجدداً تکرار کرد اقرأ و باز فرمود : من درس نخوانده ام و قاری نیستم ، جبرئیل نزدیک شد و او را در بغل گرفت و فرمود : اقرأ... تا آخر 5 آیه را قرائت نمود و آنگاه جبرئیل رفت و محمد به سرعت محل را ترک و به منزل آمد و خطاب به همسرش خدیجه فرمود : دثرونی ، دثرونی (مرا بپوشانید) . خدیجه علّت را سوال کرد ، محمد (ص) ماجرا را توضیح داد و فرمود :  مقداری ناراحت هستم و دچار ترس شده ام ، خدیجه فرمود : هرگز ترس را به خود راه ندهید ، شما دارای صفات حمیده هستید ، صله رحم را به جا آورده اید ، اهل زحمت و غریب نواز و مهماندار و از مظلوم دفاع می کنید ، هرگز شما و هر کسی اینچنین باشد دچار زحمت نخواهد شد ، شما استراحت کنید تا به ورقه بن نوفل عمو زاده ام که آشنایی به انجیل و دیگر کتب دارد مراجعت کنم و نسبت به ماجرای پیش آمده تحقیق نمایم . خدیجه به منزل ورقه رفت و ماجرا را بیان کرد ، ورقه گفت : خدیجه خوشا به حالت ، آن کس در حرا با محمد ملاقات کرده است ناموس دهر یعنی جبرئیل و وحی الهی را به محمد ابلاغ نموده ، ای کاش جوان بودم و می ماندم و در کنارش بودم زمانی که قومش او را اخراج می کنند . پیامبراکرم (ص) می فرماید : تازه چشمانم به خواب رفته بود ، همان شخصی که در حرا بنده را ملاقات کرد مجدداً ظاهر شد و گفت :

یا ایّها المدّثّر * قم فانذر * وربک فکبر * وثیابک فطهّر * والرجز فاهجر *

بعد از این امر ، حضرت محمد (ص) دعوت رادر مدت سه سال بصورت سرّی و فردی انجام می داد و دین تازه را مخفیانه ابلاغ و قبل از هر کس حضرات خدیجه کبری  ، علی بن ابیطالب و زید بن حارثه (غلام رسول الله) و ابوبکر صدیق ایمان آوردند . وسپس حضرات عثمان بن عفان ، زبیر بن عوام ، عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقاص به اسلام گرویدند و به صورت مخفیانه و سرّی خدا پرستی و ذکر خداوند را در مخفیگاه و درّه های مکه انجام می دادند تا تعداد آنها به 30 نفر رسید و آنگاه منزل ارقم بن ابی الارقم را برای محل عبادت و تعلیم و ملاقات تعیین و انتخاب فرمود و در مدت خیلی کوتاهی تعداد آنها به 40 نفر زن و مرد رسید و در مکه قدرتی شدند ولی باز به صورت سرّی تبلیغ می کردند و در انتظار امر خدای خود بودند

 

 

‍‍« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

 

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس سوم

تاریخ : 20/9/86

 

متن درس :

1 – بعد از سفر شام یک روز ابوطالب به برادر زاده 12 ساله اش گفت : بهتر است در مکه کارهایی انجام  دهید که هم برای شما و خانواده و عمویت مفید و موثر باشد . محمد ( ص ) مخلصانه و صادقانه پیشنهاد را قبول کرد و از انجام هیچ کاری ابا و دریغ نداشت و در میان همه کارها به شغل چوپانی بیشتر علاقه داشت ، فلسفه این کار این بود تا از اداره حیوانات شیوه اداره انسانها و صبر و زحمت در مقابل سرکشی و تند روی ، وآرام راه رفتن و مدارا را یاد بگیرد . و همچنین بود تا روزها از فرهنگ حاکم در مکه دور و شاهد ابتذال و حرکات ضد اخلاقی و ضد فطرت مشرکان  مکه نباشد .

2 – بعد از 13 سال صبر و تحمل و درس و تجربه در سن 25 سالگی همراه کاروان تجارت بانوی معروف مکه خدیجه بنت خویلد و همراه میسره غلام خدیجه به شام رفت در این سفر سود و ربح بیشتری عاید گردید و میسره بر خلاف سفرهای قبل قضایای عجیب و غریبی را دید از جمله مشاهده سایه ابر بر سر محمد ( ص ) در سفر شام و بعد از این سفر بود خدیجه پیشنهاد ازدواج با محمد را مطرح و ازدواج بین این دو نفر در حالی که محمد 25 سال و خدیجه 40 سال داشت تحقق یافت .

3 – در عمر 36 سالگی در بناي کعبه نام خود را در تاریخ به ثبت رسانید ، قضیه بدین قرار بود : در حدود سال 605 میلادی سیلاب کعبه را تخریب کرد و سال بعد 4 طایفه معروف مکه اقدام به احداث و بناي کعبه نمودند و به جهت افتخار آینده هر یک از اقوام می خواست حجرالاسود به دست ایشان در محل خود نصب گردد و بر سر این موضوع اختلافی پیش آمد و قرار گذاشتند هر کس اولین با وارد مسجد الحرام شود ، حكميت را به وي واگذار كنند ، در اين لحظه محبوب خداوند حضرت محمد(ص) وارد شــد و موضوع را برایش شرح و بیان کردند، دستور فرمود: یک سجاده 4 گوشه آماده کنید و حجرالاسود را در آن قرار دهید و هر طایفه یک گوشه آنرا بگیرد و هر چهار طایفه آنرا بلند و محمد (ص) آنرا در محل مورد اشاره نصب فرمود و به اختلاف چهار طایفه خاتمه داد و نام خود را در تاریخ حکما ثبت نمود .

4 – سی و شش سال از عمر مبارکش سپری شد و در حالت ظاهری و درونی وی نشانه‌های خاصّی ظاهر و نمایان شد از جمله اصلاً علاقه به حضور در میان جامعه مکه نداشت و به همین دلیل هر ساله بمدت یک ماه یا بیشتر به غار حرا در جبل النور می رفت  و با روش دین ابراهیم (ع) با خدای خود راز و نیاز می کرد و این امر 4 سال ادامه داشت و در نهایت پیام آسمانی و خلعت نبوی به وی ابلاغ و هدیه گردید .

نتیجه درس :

در این درس ، ما درس تجارت و کار و فلسفه چوپانی و حکمت در برخورد و عمل و عزلت و مبارزه با فرهنگ ابتذال و شناخت خداوند از روی انفس و آفاق را فرا ميگيريم .

 

‍‍« وصلی الله علی سيدنا محمد و آله و صحبه اجمعین »

 

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

درس دوم

تاریخ : 13/9/86

مشخصات درس :

1 – زمانی که پیامبر اسلام ( ص ) متولد شدند از تاریخ ولادت آخرین پیامبر قبل از حضرت محمد ( ص ) 570 سال گذشته بود اگر 33 سال از حیات حضرت عیسی را از آن کسر کنیم یعنی 537 سال رابطه بین آسمان و زمین و خالق و مخلوق قطع بود و در این مدت یا آثاری از دین پیامبران نمانده بود و یا اگر دینی در جامعه بین مردم مطرح بود دستخوش امیال و آرزوهای اهل زور و تزویر گشته بود .

2 – پیامبر بزرگوار اسلام ( ص ) در عام الفیل سال 570 میلادی از پدری به نام عبدالله بن عبدالمطلب و از مادری به نام آمنه دختر وهب که هر دو از خانواده اصیل و محترم و معروف مکه بودند بنا به قول ارجح در روز دوشنبه 12 ربیع الاول متولد شدند . هفت ماه قبل از ولادتش پدر گرامیش فوت کرد و زمانی به دنیا آمد در اطراف خود پدر و برادر و خواهری ندید و به جای ابی ابی ، ربّی ربّی گفت . 

3 – در همان دوران کودکی به خاتون حلیمه دختر ابوذؤیب معروف به حلیمه ی سعدیه از طایفه ی بنی سعد یکی از قبایل بادیه نشین حومه مکه سپرده شد حدود 5 سال و شش ماه با خانواده حلیمه زندگی کرد و سپس بعد از حادثه شق صدر ایشان را به مکه آوردند و تسلیم مادر مهربانش نمودند .

4 – در شش سالگی در سفر به مدینه مادرش را از دست داد و کفالت وی به جد بزرگوارش عبدالمطلب سپرده شد و در سن 8 سالگی جدش را از دست داد سپس کفالت و سرپرستی وی به عموی مهربانش ابوطالب سپرده شد .

5 – در سن 12 سالگی همراه عمویش ابوطالب به شام و شهر بصری رفت و در این سفر نشانه های عجیب وغریبی از این جوان  پاک مشاهده گردید از جمله : قصه ی معروف بحیرا که به ابوطالب در خصوص نگهداری و حفاظت از محمد و آینده ی مهم وی بیان داشت و حقد یهود نسبت به برادر زاده اش را هشدار داد .

 

وصلی الله علی محمد و آله و صحبه اجمعین

 

مجموعه درسهای ارائه شده پیرامون سيرت و حيات رسول الله (ص)

توسط حاج ماموستا ملا قادر قادري

جلسه اول

تاریخ : 6/9/86

 

الحمد الله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین مولانا محمد و آله و صحبه اجمعین

 

مراد از درس سیرت تنها گذری بر تاریخ حیات پیامبر عظیم الشأن اسلام نیست بلکه مراد از درس سیرت رسول الله ( ص ) آگاهی به 2 موضوع ذیل است .

    1 ) شناخت اسلام عملی         

    2 ) شناخت شخصیت واقعی رسول الله ( ص )

با شناخت این دو اصل اسلام عملی و شخصیت واقعی رسول الله ( ص ) هر انسان مومن اگر بخواهد می تواند به مصداق آیه شریفه « ولکم فی رسول الله اسوه حسنه » سیرت رسول الله ( ص ) را قدوه و منهج حیات خود قرار دهد و در نتیجه به نکات و نتایج ذیل خواهد رسید .

1 ) درک و فهم کلام آسمانی و مصحف منزل بر محمد المصطفی ( ص )

2 ) آشنایی به فرهنگ و ثقافه اسلام در بعد عقیده و اخلاق و احکام

3 ) آشنایی با دعوت صحیح و تربیت درست و مدارا و صبر و جهاد و ایثار و قناعت و معامله درست با بنی آدم و آشنایی به حقوق خود و دیگران

بزرگان ما فرموده اند : تعلیم و تعلّم سیرت و حیات پیامبر اسلام بعد از فرایض و احکام دین ، اعظم مطالب برای مومن است . از خداوند متعال توفیق یادگیری و تمسک به سیرت رسول الله ( ص ) را خواهانیم .

 

اطلاعات تماس با دفتر

استان کرمانشاه ، شهرستان پاوه ، خیابان امام محمد غزالی، دفتر امام جمعه پاوه

شبکه های اجتماعی

Template Design:Dima Group